Ethics code: IR.IUA.SHK.REC.1401.108
1- دانشکده روانشناسی
2- دانشکده روانشناس
چکیده: (4 مشاهده)
زمینه و هدف: آلزایمر نوعی بیماری پیشرونده مغز است که به تدریج سلول¬های مغز فرد را دچار آسیب کرده و منجر به کاهش پیشرونده در عملکرد شناختی فرد می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تحریک شناختی و برنامه توانبخشی شناختی حافظه و توجه بر کارکردهای شناختی مبتلایان به بیماری آلزایمر شهر اصفهان بود.
روش بررسی: روش این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه مبتلایان به بیماری آلزایمر مراجعهکننده به متخصصان مغز و اعصاب در شهر اصفهان در نیمسال دوم 1401 بودند.30 نفر از بیماران به صورت نمونهگیری در دسترس و با مقیاس غربالگری زوال کلی وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در ۲ گروه آزمایش و یک گروه گواه بطور مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون درجهبندی بالینی زوال عقل موریس و همکاران (1993) و پرسشنامه معاینه مختصر وضعیتروانی بود. گروه آزمایش اول تحت درمان برنامه توانبخشی شناختی توجه و حافظه (ARAM) سولبرگ و متیر (2001) و گروه دوم تحت درمان تحریک شناختی اسپکتور و همکاران (2011) قرار گرفتند. تحلیل دادهها در نرم افزار spss با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد کارکردهای شناختی در مرحله پیگیری کاهش نیافته و هر دو درمان تحریک شناختی و توانبخشی شناختی اثربخشی داشته اند. میانگین نمرات تحریک شناختی و توانبخشی شناختی نیز تفاوت معناداری داشتند (001/0˂ P)
نتیجه گیری:یافته ها نشان داد تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی اثربخشی بیشتری داشته و می توان از تحریک شناختی برای بهبود کارکردهای شناختی بهره گرفت.
نوع مطالعه:
مقاله مروری کامل |
موضوع مقاله:
روانشناسی