چکیده
زمینه و هدف: مادران مراقبتکننده از کودکان با اختلال اتیسم و کودکان دچار اختلال جسمیحرکتی در خطر ابتلا به مشکلات و ناتوانیهای روانی هستند. هدف پژوهش حاضر، مقایسهٔ اثربخشی آموزش مبتنیبر طرحواره و آموزش مبتنیبر پذیرش و تعهد بر سرکوبگری عاطفی در مادران مراقب خانواده بود.
روشبررسی: روش پژوهش نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را همهٔ مادران کودکان با اختلال اتیسم و کودکان با مشکلات جسمیحرکتی تشکیل دادند که فرزندشان در مدارس ویژهٔ شهر تهران در سال ۱۳۹۸ مشغول به تحصیل بود. از میان آنها ۴۵ مادر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند و با همگنسازی سن و مدتزمان مراقبت در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. شرکتکنندهها به نسخۀ کوتاه پرسشنامهٔ سازشیافتگی واینبرگر (واینبرگر و شوارتز، ۱۹۹۰) و نسخهٔ کوتاه پرسشنامهٔ طرحوارهٔ یانگ (یانگ، ۱۹۹۸) و نسخهٔ دوم پرسشنامهٔ پذیرش و عمل (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) پاسخ دادند. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمونهای تحلیل واریانس، خیدو، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS و سطح معناداری ۰٫۰۵ استفاده شد.
یافتهها: اثر گروه، اثر زمان و اثر متقابل گروه و زمان بر سرکوبگری عاطفی و مؤلفههای آن شامل بازداری و دفاعیبودن معنادار بود (۰٫۰۵>p)؛ همچنین نتایج حاکیاز تفاوت معنادار آموزش مبتنیبر طرحواره و آموزش مبتنیبر پذیرش و تعهد با یکدیگر (۰٫۰۰۶=p) و با گروه گواه (۰٫۰۰۱=p) در مؤلفۀ دفاعیبودن و تفاوت معنادار هر دو نوع آموزش با گروه گواه (۰٫۰۰۱=p) در نمرهٔ کل سرکوبگری عاطفی بود. در گروههای آزمایش، در مؤلفههای بازداری و دفاعیبودن و نمرهٔ کل سرکوبگری عاطفی، بین میانگینهای مراحل پیشآزمون با پسآزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت (۰٫۰۰۱=p). هر دو نوع آموزش برای هر سه متغیر یادشده، در طول زمان اثر ماندگار داشتند (۱٫۰۰۰=p).
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، آموزش مبتنیبر طرحواره و آموزش مبتنیبر پذیرش و تعهد بر کاهش سرکوبگری عاطفی و مؤلفههای آن شامل بازداری و دفاعیبودن اثربخش است؛ اما درمقام مقایسه، آموزش مبتنیبر پذیرش و تعهد بر کاهش مؤلفهٔ دفاعیبودن اثربخشتر است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |