مقالات درحال ویرایش                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


1- دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده:   (2201 مشاهده)
زمینه­و­هدف: اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روان­تنی به شمار می­روند که مشکلات فراوانی در سلامت جسمانی و عملکرد روانی را باعث می­شوند و همچنین، کیفیت زندگی فرد مبتلا را مختل و باعث مرگ و­میر می­شوند. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر تنظیم­هیجان بر تصور از خود و حمایت­اجتماعی ادراک‌شده افراد مبتلا به اختلال پرخوری بود.
روش­بررسی: روش پژوهش تجربی از نوع نیمه­آزمایشی و با طرح پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال خوردن شهرستان ساری در سال99-1398بودند. نمونه­ این پژوهش شامل30 زن مبتلا به اختال خوردن بودند که به صورت هدفمند از میان افرادی که به مراکز مشاوره ساری مراجعه کرده بودند و به اختلال خوردن تشخیص داده شدند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش(15 نفر) و گروه گواه(15 نفر) جایگزین شدند. برای جمع­آوری داده­ها از مقیاس تشخیصی اختلالات خوردن(استیک و همکاران، 2001)، پرسشنامه تصور از خود(بک، 1978) و پرسشنامه حمایت­اجتماعی ادراک شده زیمت(1983) استفاده شد. داده­ها با استفاده از نرم­افزار­SPSS نسخه23 و تحلیل کواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. سطح معنی­داری تمام آزمون­ها05/0 درنظر گرفته شد.
یافته­ها: با توجه به میانگین و انحراف­معیار در گروه­های آزمایش و گواه در پیش­آزمون و پس­آزمون و سطح معنی­داری و مجذو­ر اتای متغیرهای مورد پژوهش می­توان گفت که اثربخشی درمان مبتنی­بر­تنظیم­هیجان با افزایش حمایت­اجتماعی خانواده(001/0>p)، حمایت­دوستان(001/0>p) و حمایت افراد مهم(001/0>p) همراه بود.
نتیجه­گیری: براساس یافته­های این پژوهش می­توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر تنظیم هیجان سبب اصلاح و ارتقاء درک حمایت اجتماعی افراد مبتلا به اختلال پرخوری شده است.
     
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: روانشناسی

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.