زمینه و هدف: اختلال خواندن حالتی است که در آن پیشرفت خواندن کمتر از حد انتظارداشته برحسب سن، آموزش و هوش کودک است؛ ازاینرو لازم است بر افراد نارساخوان مداخلاتی انجام شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مدل تلفیقی دیویس و اورتون بر میزان نارساخوانی دانشآموزان ابتدایی شهر اهواز انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی دانشآموزان دختر و پسر پایهٔ دوم ابتدایی چهار ناحیهٔ آموزشوپرورش شهر اهواز تشکیل دادند (۱۶۰۰۰=N) که در مدارس دولتی عادی در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بودند. بهشیوهٔ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، ۳۵۲ دانشآموز دختر و پسر انتخاب شدند. براساس معیارهای ورود به پژوهش و خروج از آن، ۲۸ دانشآموز واجد شرایط، داوطلب حضور در پژوهش شدند و با گمارش تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای جمعآوری دادهها، آزمون ماتریسهای پیشروندۀ رنگی ریون (ریون، ۱۹۵۶) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، ۱۳۸۴) بود. روش تلفیقی دیویس و اورتون در چهارده جلسۀ ۴۵دقیقهای و در قالب گروههای هفتنفری به گروه آزمایش ارائه شد. برای تحلیل دادهها آزمون تی مستقل و روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۲ در سطح معناداری (۰٫۰۵=α) بهکار رفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد، آموزش مدل تلفیقی دیویس و اورتون در کاهش نارساخوانی مربوط به نُه زیرمقیاس (نارساخوانی مربوط به خواندن کلمات با بسامد زیاد و متوسط و کم، زنجیرهٔ کلمات، قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، خواندن ناکلمات، نشانههای حرف و نشانههای مقوله) در گروه آزمایش اثربخشی داشت (۰٫۰۵>p)؛ اما تنها در کاهش نارساخوانی مربوط به حذف آواها مؤثر نبود (۰٫۱۴۱=p).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای این پژوهش نتیجه گرفته میشود، آموزش مدل تلفیقی دیویس و اورتون به دانشآموزان نارساخوان، روش مناسب و مؤثر در کاهش نارساخوانی دانشآموزان با این ناتوانی است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |