مقالات در دست انتشار
برگشت به فهرست مقالات |
برگشت به فهرست نسخه ها
1- 1. دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛
2- 2. دانشیار روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛
3- 3. استادیار روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2- 2. دانشیار روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛
3- 3. استادیار روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده: (23 مشاهده)
زمینه و هدف: روابط فرازناشویی از اصلیترین عوامل فروپاشی خانواده و طلاق است. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل روابط فرازناشویی براساس طرحوارههای ناسازگار اولیه با میانجیگری انعطافپذیری شناختی در مردان انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان دارای روابط فرازناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره غرب شهر تهران (همکده) در نیمه نخست سال 1400بودند. نمونه این پژوهش شامل 250 نفر مرد دارای روابط فرازناشویی بین سنین (28-45 سال) بود که از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای خیانت زناشویی (ینیسری و کوکدمیر ، 2006)، طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. تحلیل دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهایSPSS27 و AMOS24 انجام شد. سطح معناداری آزمونها 05/0 بود.
یافته ها: اثر مستقیم طرحوارههای ناسازگار اولیه بر روابط فرازناشویی مثبت و معنادار (042/0=P،151/0=β) و بر انعطاف پذیری شناختی منفی و معنادار بود(001/0>P،41/0-=β). اثر مستقیم انعطافپذیری شناختی بر روابط فرازناشویی منفی و معنادار بود(001/0>P،34/0-=β). همچنین اثر غیرمستقیم طرحوارههای ناسازگار بر روابط فرازناشویی از طریق متغیر میانجی انعطافپذیری شناختی معنادار بود (013/0=P ،14/0=β). شاخصهای نکویی برازش نشاندهنده برازش مدل مفروض پژوهش با دادههای تجربی بود( 33/1=X2/df، 95/0=GFI، 92/0=AGFI، 99/0=CFI ، 038/0=RMSEA).
نتیجه گیری: طرحوارههای ناسازگار اولیه از طریق متغیر انعطافپذیری شناختی با روابط فرازناشویی ارتباط دارد. بنابراین می توان با کاهش طرحوارههای ناسازگار اولیه و تقویت انعطافپذیری شناختی در مردان میزان روابط فرازناشویی را کاهش داد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان دارای روابط فرازناشویی مراجعهکننده به مرکز مشاوره غرب شهر تهران (همکده) در نیمه نخست سال 1400بودند. نمونه این پژوهش شامل 250 نفر مرد دارای روابط فرازناشویی بین سنین (28-45 سال) بود که از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای خیانت زناشویی (ینیسری و کوکدمیر ، 2006)، طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. تحلیل دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهایSPSS27 و AMOS24 انجام شد. سطح معناداری آزمونها 05/0 بود.
یافته ها: اثر مستقیم طرحوارههای ناسازگار اولیه بر روابط فرازناشویی مثبت و معنادار (042/0=P،151/0=β) و بر انعطاف پذیری شناختی منفی و معنادار بود(001/0>P،41/0-=β). اثر مستقیم انعطافپذیری شناختی بر روابط فرازناشویی منفی و معنادار بود(001/0>P،34/0-=β). همچنین اثر غیرمستقیم طرحوارههای ناسازگار بر روابط فرازناشویی از طریق متغیر میانجی انعطافپذیری شناختی معنادار بود (013/0=P ،14/0=β). شاخصهای نکویی برازش نشاندهنده برازش مدل مفروض پژوهش با دادههای تجربی بود( 33/1=X2/df، 95/0=GFI، 92/0=AGFI، 99/0=CFI ، 038/0=RMSEA).
نتیجه گیری: طرحوارههای ناسازگار اولیه از طریق متغیر انعطافپذیری شناختی با روابط فرازناشویی ارتباط دارد. بنابراین می توان با کاهش طرحوارههای ناسازگار اولیه و تقویت انعطافپذیری شناختی در مردان میزان روابط فرازناشویی را کاهش داد.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی
ارسال پیام به نویسنده مسئول
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |