چکیده
هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسهٔ رضایت زناشویی والدین کودکان عقبماندهٔ ذهنی تربیتپذیر بهرهمند و بیبهره از خدمات توانبخشی آموزشی و مالی بود.
روشبررسی: این پژوهش از نوع توصیفی به روش پیمایشی بود. جامعهٔ آماری این پژوهش شامل والدین کودکان عقبماندهٔ ذهنی تربیتپذیر بودند. نمونهای به حجم ۲۴۰ نفر با گروههای بهرهمند و بیبهره از خدمات آموزشی و مالی به روش نمونهگیری تصادفی ساده از آنها انتخاب شد. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامهٔ رضایت زناشویی انریچ بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی (میانگین، انحرافمعیار) و روشهای آمار استنباطی (تحلیل واریانس یکراهه و آزمونهای تعقیبی) استفاده شد.
یافتهها: بهطور کلی، یافتهها نشان داد که بین رضایت زناشویی (گروههای بیبهره از خدمات آموزشی و مالی) و گروههای بهرهمند از خدمات آموزشی و مالی تفاوت معنادار بوده (۰٫۰۳۹=p)، همچنین بین گروه فقط برخوردار از خدمات توانبخشی آموزشی و گروههای بیبهره از خدمات توانبخشی آموزشی و مالی تفاوت معنادار است (۰٫۰۳۱=p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که گروه بهرهمند از خدمات آموزشی و مالی از گروه بیبهره از خدمات آموزشی و مالی از رضایتمندی بیشتری برخوردار بوده و گروه برخوردار از خدمات آموزشی نسبت به گروه بیبهره از خدمات آموزشی و مالی از رضایت بیشتری برخوردار است.