روشبررسی: تعداد ۴۴۵ نفر از دانشجویان دانشگاههای شهر سنندج (۲۶۹ دختر و ۱۶۰ پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکتکنندگان خواسته شد تا نسخهٔ فارسی پرسشنامهٔ ناگویی خلقی تورنتو (TAS-20)، مقیاس حساسیت اضطرابی (ASI-R)، پرسشنامهٔ تحمل پریشانی (DTS) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) را تکمیل کنند. طرح پژوهشی در این مطالعه، طرح توصیفی- همبستگی بود. بهمنظور تحلیل دادهها، علاوه بر شاخصهای آمار توصیفی، از همبستگی پیرسون با نرم افزارSPSS 18 و تحلیل مسیر با نرمافزار لیزرل استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی خلقی با حساسیت اضطرابی (۰٫۵۵R=، ۰٫۰۰۱p=)، بد کارکردی راهبردهای تنظیم هیجان (۰٫۶۴R=، ۰٫۰۰۱p=) و علائم وسواسی اجباری (۰٫۷۰R=، ۰٫۰۰۱p=) رابطهٔ مستقیم و معنادار و با تحمل پریشانی (۰٫۵۵R=، ۰٫۰۰۱p=) رابطهٔ منفی معناداری دارد. همچنین حساسیت اضطرابی با بد کارکردی راهبردهای تنظیم هیجان (۰٫۶۰R=، ۰٫۰۰۱p=) و علائم وسواسی اجباری (۰٫۶۲R=، ۰٫۰۰۱p=) رابطهٔ مستقیم معنادار و با تحمل پریشانی (۰٫۶۸R=، ۰٫۰۰۱p=) رابطهٔ منفی معناداری داشت. متغیر تحمل پریشانی با بد کارکردی راهبردهای تنظیم هیجان (۰٫۵۹R=، ۰٫۰۰۱p=) و علائم وسواسی اجباری (۰٫۵۵R=، ۰٫۰۰۱p=) رابطهٔ منفی معناداری دارد. از طرفی بد کارکردی راهبردهای تنظیم هیجان با علائم وسواسی اجباری (۰٫۶۰R=، ۰٫۰۰۱p=) رابطهٔ مثبت معنادار داشت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بد کارکردی راهبردهای تنظیم هیجان در رابطهٔ بین ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی با علائم وسواسی- اجباری نقش واسطهای معناداری ایفا نمیکرد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که بد کارکردی راهبردهای تنظیم هیجان در رابطهٔ بین ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و تحمل پریشانی با علائم وسواسی- اجباری نقش میانجیگری ندارد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |