زمینه و هدف: داغدیدگی از مشکلاتی است که برای هر فردی مدت کوتاهی پس از مرگ عزیز رخ میدهد؛ اما گروهی از افراد مهارتها و تواناییهای لازم را برای حل مشکل سوگ ندارند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی-هیجانی-معنوی بر بهزیستی روانشناختی زنان سوگوار بود.
روشبررسی: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح تحقیق پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنان سوگواری تشکیل دادند که حداقل دوازده ماه از سوگشان گذشته بود و هنوز نشانگان سوگ را داشتند و به مرکز مشاورهٔ شهر بابل در سال ۱۳۹۸ مراجعه کردند. از جامعهٔ آماری تعداد سی نفر بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه پانزدهنفره (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، ۱۹۸۹) استفاده شد. صرفاً برای گروه آزمایش، درمان شناختی-هیجانی-معنوی بهصورت گروهی در ده جلسهٔ نوددقیقهای و هفتهای یکبار براساس بستهٔ آموزشی رجایی (۲۰۱۰) انجام شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون تحلیل واریانس در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ صورت گرفت. سطح معناداری برای آزمونها ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، تحلیل واریانس متغیر بهزیستی روانشناختی برای اثر زمان (۰٫۰۰۱>p)، اثر گروه (۰٫۰۰۲=p) و اثر متقابل زمان و گروه (۰٫۰۰۱>p) معنادار بود. اندازهٔ اثر مداخله برای بهزیستی روانشناختی ۰٫۲۸ بهدست آمد. همچنین در نمرات متغیر بهزیستی روانشناختی بین مراحل پیشآزمون و پسآزمون و بین مراحل پیشآزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱>p)؛ اما تفاوت معناداری بین دو مرحلهٔ پسآزمون و پیگیری مشاهده نشد (۰٫۱۳۷=p) که نشان داد مداخلهٔ درمانی در طول زمان ماندگار بوده است.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش نتیجه گرفته میشود که رویکرد شناختی-هیجانی-معنوی بر افزایش میزان بهزیستی روانشناختی زنان سوگوار اثربخش است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |