چکیده
زمینه و هدف: افراد دارای ضایعهٔ نخاعی ازنظر احساس تنهایی و حساسیت به طردشدگی دچار مشکل هستند. این پژوهش باهدف مقایسهٔ اثربخشی درمان بازسازی شناختی و رواندرمانی هیجانمدار بر احساس تنهایی و حساسیت به طردشدگی افراد دارای ضایعهٔ نخاعی انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش حاضر را تمامی افراد دارای ضایعهٔ نخاعی شهرستانهای لردگان و خانمیرزا در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. با روش نمونهگیری هدفمند، ۴۵ نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری دادهها، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی (دیتوماسو و همکاران، ۲۰۰۴) و پرسشنامهٔ حساسیت بینفردی (بایس و پارکر، ۱۹۸۹) بود. رواندرمانی هیجانمدار در نُه جلسهٔ نوددقیقهای و درمان بازسازی شناختی در هشت جلسهٔ نوددقیقهای بهشکل حضوری اجرا شد. تحلیل دادهها بااستفاده از نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۱ و آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری ۰٫۰۵ صورت گرفت.
یافتهها: در نمرهٔ کلی احساس تنهایی تفاوت دو گروه آزمایش با گروه گواه در پسآزمون معنادار بود (۰٫۰۵>p)؛ اما دو مداخله تفاوت معناداری ازنظر میزان اثربخشی بر نمرهٔ کلی احساس تنهایی نداشت (۰٫۰۵<p). در نمرهٔ کلی احساس تنهایی، نتایج پسآزمون در پیگیری ثابت بود که پایداری نتایج هر دو مداخله را نشان داد (۰٫۰۵>p). در نمرهٔ کلی حساسیت به طردشدگی، تفاوت دو گروه آزمایش با گروه گواه در پسآزمون معنادار شد (۰٫۰۵>p). در نمرهٔ کلی حساسیت به طردشدگی، رواندرمانی هیجانمدار اثربخشی بیشتری درمقایسه با درمان بازسازی شناختی داشت (۰٫۰۱۵=p). اثربخشی رواندرمانی هیجانمدار بر حساسیت به طردشدگی پایدار بود (۰٫۰۰۱>p)؛ اما درمان بازسازی شناختی در نمرهٔ کلی حساسیت به طردشدگی پایدار نبود (۰٫۰۶۰=p).
نتیجهگیری: باتوجه به نتایج، استفاده از رواندرمانی هیجانمدار برای بهبود احساس تنهایی و حساسیت به طردشدگی افراد دارای ضایعهٔ نخاعی توصیه میشود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |