1- دانشگاه ازاد
2- دانشگاه امام جواد
چکیده: (56 مشاهده)
زمینه وهدف: بیماری ام اس به علت مزمن بودن، می تواند تأثیر عمیقی بر فعالیت های روزانه زندگی شخص بگذارد، هدف پژوهش حاضر، پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس افسردگی و سلامت روان در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهر یزد در سال 1401-1400بود.
روش بررسی:روش پژوهش به لحاظ هدف یک پژوهش بنیادین وبه لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات یک پژوهش، توصیفی - همبستگی بود. جامعهی آماری پژوهش شامل 1800بیمار مبتلا به ام اس و عضو انجمن بیماران ام اس شهر یزد و نمونه پژوهش بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 317 نفر تعیین شدند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1997) و پرسشنامه افسرگی بک (1983) و پرسشنامه سلامت عمومی سازمان بهداشت جهانی (2001) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین افسردگی با بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس همبستگی منفی و بین سلامت روان با بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مثبت و معناداری وجود دارد(01/0>P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که افسردگی و سلامت روان نقش پیش بینی کنندگی معناداری در پیش بینی و تبیین بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس دارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و نقش افسردگی وسلامت روان در بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس توجه به این موارد به متخصصین در این زمینه توصیه می شود.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی