جلد 12 - شماره سال ۱۴۰۱                   ‫جلد (12): 214 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.IAU.K.REC.1399.014

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری روان‌شناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
2- استاد گروه روان‌شناسی، دانشکدهٔ روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3- استادیار دانشکدهٔ روان‌شناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
چکیده:   (706 مشاهده)

چکیده
زمینه و هدف: افراد دارای ضایعهٔ نخاعی در ابعاد مختلف روان‌شناختی افت درخورتوجهی دارند؛ ازاین‌رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش و مقایسهٔ اثربخشی پارادوکس‌درمانی و واقعیت‌درمانی بر نشانه‌های استحکام من و خودشناسی انسجامی در زنان ۲۰تا۴۰سالهٔ دارای ضایعهٔ نخاعی انجام شد.
روش‌بررسی: روش پژوهش، نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری یک‌ماهه همراه با گروه گواه و استفاده از تخصیص تصادفی آزمودنی‌ها در گروه‌های آزمایش (پارادوکس‌درمانی و واقعیت‌درمانی) و گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی زنان ۲۰تا۴۰سالهٔ دارای ضایعهٔ نخاعی در استان تهران در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. حجم نمونه، ۴۵ زن دارای ضایعهٔ نخاعی عضو انجمن ضایعهٔ نخاعی استان تهران بود که در مراکز توان‌بخشی مشغول درمان بودند و تمایل به همکاری داشتند. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری، از مقیاس استحکام من (بشارت، ۱۳۸۶) و مقیاس خودشناسی انسجامی (قربانی و همکاران، ۲۰۰۳) استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها، آزمون‌های تحلیل واریانس یک‌راهه، کای‌دو و تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر، اثرات اصلی ساده و اندازهٔ اثر d کوهن به‌کار رفت. سطح معناداری آزمون‌ها ۰٫۰۵ بود.
یافته‌ها: پیگیری اثرات اصلی ساده مشخص کرد، درمقایسه با مرحلهٔ پیش‌آزمون، استحکام من و خودشناسی انسجامی برای گروه پارادوکس‌درمانی (۰٫۰۰۱>
p) و گروه واقعیت‌درمانی (۰٫۰۰۱>p) در هر دو مرحلهٔ پس‌آزمون و پیگیری افزایش معناداری را نشان داد. همچنین،درمقایسه با مرحلهٔ پیش‌آزمون، اندازه‌ٔ اثر هر دو درمان روی استحکام من در مرحلهٔ پس‌آزمون تقریباً برابر بود (۲٫۶=d کوهن)؛ اما انداز‌هٔ اثر واقعیت‌درمانی (۲٫۳۷=d کوهن) در مرحلهٔ پیگیری بیشتر از پارادوکس‌درمانی (۱٫۳۵=d کوهن) بود. برعکس، اندازهٔ ‌اثر پارادوکس‌درمانی روی خودشناسی انسجامی در هر دو مرحلهٔ پس‌آزمون (۱٫۹۴=d کوهن) و پیگیری (۲٫۱۰=d کوهن) به‌مراتب بیشتر از واقعیت‌درمانی در مراحل پس‌آزمون (۰٫۸۴=d کوهن) و پیگیری (۰٫۷۲=d کوهن) بود.

نتیجه‌گیری: پارادوکس‌درمانی و واقعیت‌درمانی در بهبود ویژگی‌های عمیق روان‌شناختی زنان ۲۰تا۴۰سالهٔ دارای ضایعهٔ نخاعی، یعنی استحکام من و خودشناسی انسجامی، اثربخش‌اند. نقش پارادوکس‌درمانی در بهبود خودشناسی انسجامی باید مدنظر ارائه‌کنندگان مداخلات رفتاری قرار گیرد.

متن کامل [PDF 654 kb]   (258 دریافت)    
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: روانشناسی

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.