جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای حسینیان

هانیه مهدی زاده هنجنی، سیمین حسینیان، پیمان حسنی ابهریان، سیده منور یزدی،
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: بدتنظیمی هیجان از مشکلات بسیار مهم در روند بهبودی مصرف‌کنندگان مواد است و لازم است در این زمینه مداخلاتی انجام شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسهٔ اثربخشی درمان مبتنی‌بر ذهن‌آگاهی و توان‌بخشی شناختی بر دشواری تنظیم هیجان در معتادان شهر تهران انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر، نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری سه‌ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی افراد مراجعه‌کننده به کلینیک‌های تخصصی درمان سوءمصرف مواد شهر تهران در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. تعداد ۵۴ نفر از داوطلبان واجد شرایط از سه مرکز درمانی وارد مطالعه شدند. سپس در سه گروه هیجده‌نفرهٔ درمان مبتنی‌بر ذهن‌آگاهی، توان‌بخشی شناختی و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای جمع‌آوری داده‌ها در پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، ۲۰۰۴) بود. صرفاً برای گروه‌های آزمایش هشت جلسۀ ذهن‌آگاهی و دوازده جلسۀ توان‌بخشی شناختی اجرا شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس، آزمون کای‌دو، روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی به‌کمک نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۶ در سطح معناداری ۰٫۰۵ تحلیل شد.
یافته‌ها: اثر زمان (۰٫۰۰۱>p)، اثر گروه (۰٫۰۲۷=p) و اثر متقابل زمان و گروه (۰٫۰۰۱>p) بر متغیر دشواری تنظیم هیجان معنادار بود. هم در گروه‌ ذهن‌آگاهی و هم در گروه توان‌بخشی شناختی، بین میانگین نمرات متغیر دشواری تنظیم هیجان، در پیش‌آزمون با پس‌آزمون تفاوت معنادار مشاهده شد (۰٫۰۰۱>p). در گروه ذهن‌آگاهی بین میانگین نمرات متغیر مذکور در پس‌آزمون با پیگیری تفاوت معناداری مشاهده شد (۰٫۰۰۳=p)؛ اما در گروه توان‌بخشی شناختی در مراحل مذکور تفاوت معناداری یافت نشد. همچنین تفاوت معنادار بین گروه‌های مداخله و گروه گواه مشاهده شد (۰٫۰۵>p)؛ اما بین دو گروه مداخله تفاوت معنادار وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش، مداخلات مبتنی‌بر ذهن‌آگاهی و توان‌بخشی شناختی موجب کاهش بدتنظیمی هیجان در افراد دارای سوءمصرف مواد می‌شود.


شادی احدی‌فر، سمیرا وکیلی، سیمین حسینیان، سوگند قاسم‌زاده،
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش گرایش‌های پرخاشگرانه در نوجوانان باعث ایجاد مشکلاتی در زمینهٔ تنظیم شناختی هیجانی و کمال‌گرایی می‌شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی و ماندگاری نمایش خلاق بر تنظیم شناختی هیجان و کمال‌گرایی دختران نوجوان تیزهوش پرخاشگر انجام شد.
روش‌بررسی: این مطالعۀ نیمه‌آزمایشی با استفاده از طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری یک‌ماهه با گروه گواه بود. جامعهٔ پژوهش را دختران نوجوان تیزهوش پرخاشگر در مدارس استعدادهای درخشان دخترانهٔ منطقهٔ دو شهر تهران در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند. سی فرد داوطلب واجد شرایط با روش نمونه‌گیری دردسترس وارد پژوهش شدند. سپس به‌روش تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. صرفاً گروه آزمایش دوازده جلسهٔ دوساعته به‌صورت هفته‌ای یک‌ جلسه در برنامهٔ نمایش خلاق شرکت کرد. داده‌ها با پرسشنامهٔ پرخاشگری (باس و پری، ۱۹۹۲)، پرسشنامهٔ تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) و مقیاس کمال‌گرایی چندبُعدی تهران (بشارت، ۱۳۸۶) در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری گردآوری شدند. تحلیل داده‌ها با آزمون‌ خی‌دو، روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۱۹ در سطح معناداری ۰٫۰۵ صورت گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، اثر گروه برای راهبردهای مثبت (۰٫۰۲۱=p) و منفی هیجان (۰٫۰۱۹=p) و کمال‌گرایی‌های خودمحور (۰٫۰۳۳=p)، دیگرمحور (۰٫۰۰۲=p) و جامعه‌محور (۰٫۰۰۲=p) معنادار بود. اثر زمان و اثر زمان*گروه برای راهبردهای مثبت و منفی هیجان و کمال‌گرایی‌های خودمحور، دیگرمحور و جامعه‌محور معنادار بود (۰٫۰۰۱>p)؛ همچنین اختلاف میانگین پیش‌آزمون با پس‌آزمون و پیگیری در هر پنج متغیر یادشده معنادار بود (۰٫۰۰۱>p)؛ اما اختلاف میانگین پس‌آزمون و پیگیری در هیچ‌یک از آن‌ها معنادار نبود (۰٫۰۰۱=p).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش، نمایش خلاق باعث افزایش راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و کاهش راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان و کمال‌گرایی خودمحور، دیگرمحور و جامعه‌محور در دختران نوجوان تیزهوش پرخاشگر می‌شود و نتایج در مرحلهٔ پیگیری نیز حفظ شده است.


سهیلا حسینیان، فرح لطفی کاشانی، اکرم پیمان،
دوره ۱۲، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: لازمهٔ کمک به زنان باردار برای حل مشکلات مربوط به بارداری شناخت عوامل مؤثر بر افسردگی، اضطراب و استرس است. هدف پژوهش حاضر، مقایسهٔ اثربخشی درمان شناختی‌رفتاری و درمان مبتنی‌بر پذیرش ‌و تعهد بر افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار نخست‌زا بود.
روش‌بررسی: روش پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری دوماهه همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنان باردار مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهید طالقانی و هدایت و امیرالمؤمنین شهر تهران در سال ۱۳۹۸، به تعداد ۱۵۷ نفر تشکیل دادند. از بین آن‌ها ۵۱ نفر از داوطلبان واجد شرایط با روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه هفده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول طی هشت جلسهٔ ۱۲۰دقیقه‌ای درمان شناختی‌رفتاری و گروه آزمایش دوم طی هشت جلسهٔ ۱۲۰دقیقه‌ای درمان مبتنی‌بر پذیرش ‌و‌ تعهد را دریافت کردند. داده‌ها با استفاده از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) جمع‌آوری شد. تحلیل داده‌ها با آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه، آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌های تعقیبی توکی و بونفرونی در سطح معناداری ۰٫۰۵ در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۲ صورت گرفت.
یافته‌ها: در هر سه متغیر افسردگی (۰٫۰۱۲=p)، اضطراب (۰٫۰۱۵=p) و استرس (۰٫۰۱۰=p) تفاوت معنا‌داری در پس‌آزمون بین میانگین‌های دو گروه درمانی مشاهده شد؛ همچنین بین میانگین‌های دو گروه درمانی با میانگین‌های گروه گواه در متغیرهای مذکور تفاوت معنا‌داری مشاهده شد (۰٫۰۰۱>p). نمرات متغیرهای مذکور در هر دو گروه درمانی، در مراحل پس‌آزمون و پیگیری با مرحلۀ پیش‌آزمون تفاوت معناداری داشت (۰٫۰۰۱>p)؛ اما تفاوت معناداری بین دو مرحلهٔ پس‌آزمون و پیگیری در متغیرهای پژوهش مشاهده نشد (۰٫۰۵<p) که اثربخشی درمان مبتنی‌بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی‌رفتاری را در مرحلهٔ پیگیری نشان داد.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش نتیجه گرفته می‌شود، درمان مبتنی‌بر پذیرش ‌و‌ تعهد درمقایسه با درمان شناختی‌رفتاری بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان باردار نخست‌زا اثربخش‌تر است.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات ناتوانی (علمی- پژوهشی) می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Middle Eastern Journal of Disability Studies

Designed & Developed by : Yektaweb