۱۳ نتیجه برای فرزاد
آقای فرزاد زندی، آقای علی رشیدی، آقای یحیی یاراحمدی، خانم مریم اکبری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات در دست انتشار ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: زندگی تحصیلی از مهمترین دورههای زندگی فرد است که بر تربیت و یادگیری ثمربخش و موفقیتآمیز او اثر میگذارد. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی اشتیاق تحصیلی بر اساس کیفیت زندگی در مدرسه و حمایت اجتماعی ادراک شده با ابعاد انگیزش تحصیلی بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان ایوان در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای ۵۰۰ نفر از دانشآموزان مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران(۲۰۰۴)، کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بروک(۲۰۰۵)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران(۱۹۹۸) و انگیزش تحصیلی هارتر(۱۹۸۱) به عنوان ابزارهای سنجش مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار ۲۳ SPSS و Amos انجام شد و در سطح معناداری ۰۵/۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج بیانگر تاثیر غیرمستقیم و معنادار کیفیت زندگی در مدرسه(۰۰۱/۰, p<۴۵/۰β=) و حمایت اجتماعی ادراک شده (۰۰۱/۰, p<۵۰/۰β=) دانشآموزان با میانجی گری انگیزش تحصیلی بر میزان اشتیاق تحصیلی آنها بود. همچنین، یافتهها نشان داد که کیفیت زندگی در مدرسه بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان تاثیر مستقیم و معنادار داشت(۰۰۱/۰, p<۴۰/۰β=). شاخصهای برازش برابر با ۹۲/۰ CFI=، ۹۳/۰GFI= ، ۹۱/۰AGFI= ، ۰۶۹/۰RMSEA= بدست آمد که نشان میدهد مدل مفروض با دادهها برازش نسبتا خوبی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش کیفیت زندگی در مدرسه و حمایت اجتماعی ادراک شده میتوانند پیش بین مناسبی برای اشتیاق تحصیلی دانشآموزان از طریق انگیزش تحصیلی آنها باشد.
اقای محسن عراقی، دکتر فرزاد فرهودی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات در دست انتشار ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه وهدف: بازیهای رایانه ای مانند بسیاری از شکلهای نوین سرگرمی که محبوبیت گستردهای یافته، سبب بروز نگرانیهایی درباره اثرهای احتمالی آن بر بازیکنان افراطی شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و مهارتهای اجتماعی در نوجوانان وابسته به بازیهای رایانهای آنلاین ونوجوانان غیرابسته بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از دانش آموزان پایه دهم شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ ونمونه عبارت بود از ۲۰۰ نفر از این دانش آموزان(۱۰۰ دانش آموز وابسته به بازیهای رایانه ای و ۱۰۰ غیروابسته) که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و پرسشنامه اعتیاد به بازیهای رایانه ای(چانگ و وانگ، ۲۰۰۲) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی(ماتسون، ۱۹۸۳)بود. سپس داده ها به وسیله آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار spss۲۱ در سطح معناداری ۰۵/۰ مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل دادهها نشان داد بین کارکردهای اجرایی نوجوانان وابسته به بازی های رایانه ای و غیر وابسته تفاوت معناداری وجود دارد(۰۵/۰p<). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد بین مهارت های اجتماعی در نوجوانان وابسته و غیر وابسته به بازی های رایانه ای نیز تفاوت معنادار وجود دارد(۰۵/۰p<).
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد نوجوانان غیر وابسته به بازی های رایانه ای در کارکردهای اجرایی و مهارت های اجتماعی عملکرد بهتری نسبت به نوجوانان غیروابسته دارند. توجه به این موارد به متخصصین در این زمینه توصیه می شود.
کلیدواژه های: کارکردهای اجرایی، مهارت های اجتماعی، وابستگی به بازی های رایانه ایزمینه وهدف: بازیهای رایانه ای مانند بسیاری از شکلهای نوین سرگرمی که محبوبیت گستردهای یافته، سبب بروز نگرانیهایی درباره اثرهای احتمالی آن بر بازیکنان افراطی شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و مهارتهای اجتماعی در نوجوانان وابسته به بازیهای رایانهای آنلاین ونوجوانان غیرابسته بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از دانش آموزان پایه دهم شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ ونمونه عبارت بود از ۲۰۰ نفر از این دانش آموزان(۱۰۰ دانش آموز وابسته به بازیهای رایانه ای و ۱۰۰ غیروابسته) که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و پرسشنامه اعتیاد به بازیهای رایانه ای(چانگ و وانگ، ۲۰۰۲) و پرسشنامه مهارت های اجتماعی(ماتسون، ۱۹۸۳)بود. سپس داده ها به وسیله آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار spss۲۱ در سطح معناداری ۰۵/۰ مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل دادهها نشان داد بین کارکردهای اجرایی نوجوانان وابسته به بازی های رایانه ای و غیر وابسته تفاوت معناداری وجود دارد(۰۵/۰p<). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد بین مهارت های اجتماعی در نوجوانان وابسته و غیر وابسته به بازی های رایانه ای نیز تفاوت معنادار وجود دارد(۰۵/۰p<).
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد نوجوانان غیر وابسته به بازی های رایانه ای در کارکردهای اجرایی و مهارت های اجتماعی عملکرد بهتری نسبت به نوجوانان غیروابسته دارند. توجه به این موارد به متخصصین در این زمینه توصیه می شود.
کلیدواژه های: کارکردهای اجرایی، مهارت های اجتماعی، وابستگی به بازی های رایانه ای
علی جعفری ندوشن، فریبرز درتاج، حمید علیزاده، ولی الله فرزاد، مریم صالح زاده،
دوره ۶، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: دانشآموزان با اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی در خودتنظیمی رفتاری مشکل دارند. این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی تمرینات تمرکزی و خودتنظیمی بر کاهش نشانهها و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بیشفعال انجام شده است.
روشبررسی: روش این مطالعه، شبهآزمایشی و طرح پیشآزمون-پسآزمون چندگروهی با گروه کنترل است. جامعهٔ مطالعهشده دانشآموزان بیشفعال سنین ۷ تا ۱۰ساله مقطع ابتدایی شهرستان یزد بودند. در این تحقیق از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. تعداد ۹۵ نفر بهصورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش ۶۵ نفر و یک گروه کنترل ۳۰ نفر) جایگزین شدند. باتوجه به اُفت آزمودنیها برای هر یک از گروهها ۳۰ نفر آزمودنی و در مجموع (نمرات) ۹۰ نفر آزمودنی محاسبه گردید. ابزارهای سنجش در این تحقیق نمرات پیشرفت تحصیلی که معلمان برای دانشآموزان در نظر گرفته و پرسشنامهٔ تشخیصی اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی بود. همچنین از روشهای آماری در دو سطح توصیفی و استنباطی مانند آزمون لوین و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که آموزش تمرینات تمرکزی و خودتنظیمی بر کاهش نشانههای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی و پیشرفت تحصیلی کودکان مبتلا به این اختلال مؤثر است (۰٫۰۱>p).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای تحقیق، شایسته است از آموزش تمرینات تمرکزی و خودتنظیمی در جهت کاهش نشانههای این اختلال و ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیشفعال استفاده گردد.
باقر ریگی خاص، فرزاد فرجی خیاوی، کامبیز احمدی انگالی، غلامحسین نساج، یونس امیریان،
دوره ۹، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف: در عصر حاضر، نوآوری برای موفقیت شرکتها امری حیاتی است و افراد خلّاق و نوآور، منبع تولید و فرآوری شرکتها محسوب میشوند. ایجاد پویایی و نوآوری در بنگاههای کوچک اقتصادی موجب ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و توانمندسازی افراد میشود. پژوهش حاضر با هدف مطالعهٔ جَو نوآوری در مراکز معلولین شهر اهواز انجام شد.
روشبررسی: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بود که بهصورت مقطعی انجام شد. جامعهٔ موردمطالعه را ۴۰ نفر از کارکنان تماموقت مراکز معلولین (دارای کارگاه حرفهآموزی) شهر اهواز تشکیل میدادند. ابزار مطالعه، شامل فُرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامهٔ جَو نوآوری در سازمان بود. ارتباط متغیرهای پژوهش با مؤلفههای جَو نوآوری، با استفاده از آمار توصیفی، مانند فراوانی دادهها، میانگین و انحرافمعیار و آمار استنباطی، نظیر آزمون تی مستقل، همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافتهها: میانگین امتیاز جَو نوآوری که برابر با (۲۴٫۱±۱۶۱٫۱) بود، نشاندهندهٔ وجود نسبیِ نوآوری در مراکز میباشد (میانگین امتیاز بین ۱۷۰-۱۰۰ نشاندهندهٔ وجود جو نوآوری نسبی). ارتباط منفی معنیداری بین سابقهٔ کار کارکنان و جَو نوآوری (۰٫۰۰۱>p و ۰٫۳۷-=r) در مراکز مشاهده شد.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که جَو نوآوری، بهصورت نسبی در مراکز معلولین وجود دارد. همچنین جَو نوآوری در این مراکز با افرادی که تازه به مراکز وارد شدند، ارتباط دارد. مدیران مراکز میتوانند با ایجاد محیطی توأم با اعتماد بین کارکنان، آموزش حینخدمت به کارکنان، معرفی و حمایت ایدههای نو، باعث افزایش نوآوری و خلّاقیّت در مراکز خود شوند.
فرزاد فرهودی، محسن سعیدمنش، فرزاد میرشاهی،
دوره ۹، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مشاهدات نشان میدهد که آموزش کوتاهمدت راهحلمحور در زمینهٔ مشکلات رفتاری و هیجانی و تحصیلی و نیز ارتقای مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در اقشار مختلف مراجعان ازجمله نوجوانان و دانشآموزان مؤثر است. مطالعهٔ حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی کوتاهمدت راهحلمحور بر حرمت خود و اضطراب امتحان دانشآموزان دختر متوسطهٔ اول انجام شد.
روشبررسی: طرح پژوهش نیمهتجربی با گروه آزمایش و گواه بود و بهصورت پیشآزمون و مداخله و پسآزمون ارزیابی شد. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دختر متوسطهٔ اول شهر کشکوئیه در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ تشکیل دادند. از میان مدارس متوسطهٔ اول شهر کشکوئیه، یکمدرسه بهطور تصادفی انتخاب شده و پس از غربالگری اولیه، ۵۰ نفر از دانشآموزان دختر بهشکل تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۵n=) و گواه (۲۵n=) قرار گرفتند. بهمنظور اندازهگیری اضطراب امتحان از پرسشنامهٔ اسپیلبرگر (۱۹۸۰) و برای اندازهگیری حرمت خود از پرسشنامهٔ حرمت خود کوپر اسمیت (۱۹۶۷) استفاده شد. برنامهٔ مداخله در هشت جلسهٔ ۹۰دقیقهای انجام پذیرفت. دادهها توسط تحلیل کوواریانس یکراهه با نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۲ تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بهکارگیری مشاورهٔ گروهی راهحلمحور موجب افزایش حرمت خود (۰٫۰۰۱≤p) و کاهش اضطراب امتحان (۰٫۰۰۱≤p) دانشآموزان گروه آزمایش درمقایسه با گروه گواه میشود.
نتیجهگیری: باتوجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان کرد که یکدوره درمان گروهی کوتاهمدت راهحلمحور میتواند باعث کاهش اضطراب امتحان و افزایش حرمت خود دانشآموزان دختر متوسطه گردد.
مهناز اسدی حقیقت، کیانوش زهراکار، ولی الله فرزاد،
دوره ۹، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مولتیپلاسکلروزیس از بیماریهای شایع در کشور ما، بهخصوص در بانوان است. نقش استرس در تشدید بیماری اهمیت بسیار دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مدیریت استرس بهشیوهٔ شناختیرفتاری بر کاهش نشانگان استرس و ابعاد آن در زنان مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس انجام شد.
روشبررسی: این مطالعه شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی بیماران زن مبتلا به اماس عضو انجمن اماس شهر تهران در سال ۱۳۹۶ تشکیل دادند. نمونهگیری بهروش داوطلبانه انجام شد و نمونهها بهشیوهٔ همتاسازی در دو گروه آزمایش و گواه، هر گروه ۱۵ نفر قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس سنجش نشانگان استرس سیدخراسانی صدیقانی (۱۳۷۷) بود. در فاصلهٔ بین پیشآزمون و پسآزمون، برنامهٔ مداخلهٔ مدیریت استرس بهشیوهٔ شناختیرفتاری آنتون و ایرونسون و اشنایدرمن (۲۰۰۷) در طی هشت جلسهٔ ۹۰دقیقهای روی گروه آزمایش اجرا شد. دادههای پژوهش پس از استخراج با استفاده از روش اندازهگیری مکرر و با نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد آموزش مدیریت استرس بهشیوهٔ شناختیرفتاری بر کاهش نشانگان کلی استرس و ابعاد آن (نشانگان جسمانی، رفتاری، هیجانی، شناختی) مؤثر است. (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: نتایج پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش بیانگر ماندگاری تأثیر مدیریت استرس بهشیوهٔ شناختیرفتاری با گذشت زمان است؛ بنابراین میتوان این روش را برای کاهش نشانگان استرس در مبتلایان به بیماری مولتیپلاسکروزیس بهکار برد.
فردین قیصری، زهرا قدیمی کلاته، فرزاد جهانبین، احمدرضا موحدی،
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۳۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات مختلفی مزایای کانون توجه بیرونی در عملکرد بیماران مولتیپل اسکلروزیس را نشان دادهاند و از فرضیهٔ عمل محدود شده برای تبیین این اثر استفاده کردهاند. شواهد قوی وجود دارد که با افزایش شدت تمرین و متعاقباً افزایش خستگی، سیگنالهای درونی ناشی از درد و خستگی، بهسختی توسط توجه و پردازشهای ذهنی مسدود میشود. خستگی یکی از مشخصههای اصلی بیماران مولتیپل اسکلروزیس است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کانون توجه در استقامت عضلانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس با سطوح مختلف خستگی بود.
روشبررسی: در این مطالعهٔ نیمهتجربی با طرح درونگروهی، از بین بیماران عضو انجمن MS شهر اصفهان، ۴۵ بیمار (با میانگین سنی: ۴٫۱۲ ± ۳۵٫۳سال) به روش هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و به سه گروه با سطوح خستگی پایین، متوسط و شدید تقسیم شدند. آزمودنیهای هر گروه یک تکلیف استقامت عضلانی (تکیه به دیوار در حالت نشسته) را تحت دو وضعیت کانون توجه بیرونی و درونی انجام دادند.
یافتهها: نتایج آزمون تی همبسته نشان داد استقامت عضلانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس با سطوح پایین و متوسط خستگی در وضعیت کانون توجه بیرونی بهطور معناداری بیشتر از وضعیت کانون توجه درونی بود (۰٫۰۵>p)؛ اما استقامت عضلانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس با سطح بالای خستگی در وضعیتهای مختلف کانون توجه تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد شدت بالای خستگی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس مانع اتخاذ کانون توجه بیرونی در این بیماران میشود؛ بنابراین لازم است در هنگام ارائهٔ دستورالعملهای کانون توجه به بیماران مولتیپل اسکلروزیس به سطح خستگی آنها توجه شود.
سمیه نظری، سعید حسن زاده، محسن شکوهی یکتا، سید کمال خرازی، ولی اله فرزاد،
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۳۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: نقش نارساکنشوری اجرایی در اختلالات شناختی و تحصیلی از یکسو و نتایج متناقض در زمینهٔ انتقال اثر دور و نزدیک مداخلات کارکردهای اجرایی ازسویدیگر، توجه به متغیرهای تأثیرگذار بر کارآیی و تعمیمپذیری این مداخلات را امری ضروری مینماید. پژوهش حاضر با هدف معرفی ویژگیها و شرایط اثرگذار بر انتقال اثر دور و نزدیک مداخلات کارکردهای اجرایی انجام شد.
روشبررسی: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع مرور نظاممند بود. جامعهٔ آماری را تمامی مطالعات منتشرشدهٔ الکترونیکی مرتبط با موضوع تشکیل داد که منابع آن با کلیدواژههایی چون مداخلهٔ کارکردهای اجرایی و انتقال اثر دور و نزدیک و مداخلات شناختی، در پایگاههای اطلاعات پژوهشی در دامنهٔ زمانی ۲۰۰۸تا۲۰۱۸ باتوجه به ویژگیهای روششناختی جمعآوری شده و بررسی شد.
یافتهها: مشخصات برنامهٔ آموزشی (شامل نوع برنامهٔ آموزشی، شدت برنامه، طول، مدت، فراوانی، فاصلهٔ جلسات آموزشی) و مشخصات تکالیف آموزشی (شامل کیفیت و جنس تکالیف آموزشی، تعداد تمرین، نوع تکالیف، حد مطلوب چالشبرانگیزی تکالیف برای هر فرد، انطباق سطح دشواری تکالیف) و مشخصات شرکتکنندگان (شامل سن، توانایی شناختی و هوشی پایهٔ فرد، خط پایهٔ توانایی شرکتکنندگان در متغیرهای آموزش، میزان ارتقا در تکالیف آموزش دادهشده، نگرش به تکالیف، دشواری ادراکشده از تکالیف آموزشی، انگیزهٔ فرد، تعامل سن، روش آموزشی) بر میزان موفقیت برنامه و تعمیمپذیری آن مؤثر است.
نتیجهگیری: دستکاری برخی از متغیرها در طراحی و شیوهٔ ارائهٔ تکالیف و برنامهها باتوجه به مشخصات فردی شرکتکنندگان، گامی مؤثر و ضروری در بهینهسازی مداخلات شناختی است.
سمیه نظری، سعید حسن زاده، محسن شکوهی یکتا، سید کمال خرازی، ولی اله فرزاد،
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۳۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به فرضیهٔ نارساکنشوری اجرایی و نقص مهارتهای حوزهٔ خاص ریاضی بهعنوان منشأ ناتوانیهای یادگیری ریاضی و نبود برنامههای مداخلاتی کارکردهای اجرایی فرایندمحور تخصصی برای دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی برنامهٔ فرایندمحور ارتقای کارکردهای اجرایی ویژهٔ این گروه اجرا شد.
روشبررسی: نوع مطالعه برای مرحلهٔ اول، مروری و برای مرحلهٔ دوم از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گمارش تصادفی با یکگروه آزمایشی و یکگروه گواه فعال بود. برنامهٔ مداخلاتی پس از مطالعهٔ الگوهای نظری و پارادایمهای تکلیفی موجود در زمینهٔ کارکردهای اجرایی، برمبنای الگوی نظری دیاموند (۲۰۱۳) در قالب دوازده تکلیف دارای فرمهای موازی در سه مؤلفهٔ حافظهٔ کاری و بازداری و تغییر آمایه با رویکرد فرایندمحور و با استفاده از مواد عددی و فرایندهای حساب طراحی شد. روایی کیفی و محتوایی برنامه با بهرهگیری از نظرات هشت نفر از متخصصان و با بهکارگیری نسبت روایی محتوایی (CVR) برآورد شد. همچنین اعتبار برنامه برپایهٔ میزان اثربخشی برنامه با استفاده از طرح پژوهشی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و با دو گروه آزمایش و گواه، بر نمونهٔ ۳۰نفری از دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی پایهٔ سوم و چهارم دبستان سنجش شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس یکراهه (ANCOVA) در نسخهٔ ۱۶ نرمافزار SPSS در سطح معناداری (۰٫۰۵=α) تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که برنامهٔ فرایش دارای روایی محتوایی مطلوب (۰٫۷۵p) و درصد پاسخهای صحیح حافظهٔ کاری را بهطور معنادار افزایش داده است (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: برنامهٔ فرایش با رویکرد فرایندمحور جهت آموزش کارکردهای اجرایی و با محتوای تخصصی ریاضی میتواند با تحریک و بهکارگیری بهینهٔ ظرفیت شناختی دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری ریاضی با صرف مقدار مشخصی از زمان و کوشش، منجربه بهبود نارساکنشوری اجرایی این گروه شود.
غلامرضا شیخی، ولی اله فرزاد، علی اکبر ارجمندنیا،
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۰ ۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به اهمیت حافظهٔ فعال در زندگی روزمره و نیز افزایش نگرانیها در حوزهٔ نقصهای شناختی مرتبط با افزایش سن، جستوجوی روشهای ساده و اثربخش برای ارتقای ظرفیت حافظهٔ فعال و پیشگیری از بروز مشکلات حافظه در فراخنای عمر امری حیاتی محسوب میشود. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسهٔ اثربخشی شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی و بهسازی حافظهٔ فعال بر ارتقای ظرفیت حافظهٔ فعال انجام شد.
روشبررسی: پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی دانشآموزان پسر تهران تشکیل دادند. چهلوپنج دانشآموز با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهصورت تصادفی در گروه مداخلهای ذهنآگاهی، گروه مداخلهای بهسازی حافظهٔ فعال و گروه گواه تخصیص یافتند. گروه مداخلهٔ ذهنآگاهی هشت جلسه تمرینهای ذهنآگاهی و گروه بهسازی حافظهٔ فعال هشت جلسه مداخله دریافت کرد. ابزار این پژوهش مقیاس حافظهٔ فعال استنفورد-بینه تهران (نسخهٔ پنجم، ۲۰۰۳) بود که در هر سه گروه قبل و بعد از مداخلات سنجش و ارزیابی حافظه صورت گرفت. از روش تحلیل کوواریانس تکمتغیره برای تحلیل دادهها و از آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی و مقایسهٔ دوبهدوی گروهها با سطح معناداری ۰٫۰۵ استفاده شد. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ انجام گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش، اثربخشی مداخلههای ذهنآگاهی و بهسازی حافظهٔ فعال را با نرمافزار N-back بر ارتقای حافظهٔ فعال نشان داد (۰٫۰۰۱>p)؛ اما اندازهٔ اثر مداخلهٔ بهسازی حافظه با نرمافزار N-back بیشتر از مداخلهٔ ذهنآگاهی بود (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش میتوان از روشهای شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی و بهسازی حافظهٔ فعال برای ارتقای حافظهٔ فعال دانشآموزان استفاده کرد.
غلامرضا شیخی، ولی اله فرزاد، علی اکبر ارجمندنیا،
دوره ۱۲، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اضطراب امتحان، مشکل آموزشی مهمی است که بر سلامت روانی، کارآمدی، شکوفایی استعداد، شکلگیری شخصیت و هویت اجتماعی دانشآموزان تأثیر سوء میگذارد. این پژوهش با هدف مقایسهٔ اثربخشی شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی و بهسازی حافظهٔ فعال بر کاهش اضطراب امتحان پسران مقطع (دوره) اول دبیرستان انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی دانشآموزان پسر دبیرستانی مقطع (دوره) اول تهران تشکیل دادند که ۴۵ دانشآموز واجد شرایط داوطلب وارد مطالعه شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه مداخلهای شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی، مداخلهای بهسازی حافظهٔ فعال و گواه قرار گرفتند. گروه مداخلهٔ ذهنآگاهی هشت جلسه تمرینهای ذهنآگاهی و گروه بهسازی حافظهٔ فعال هشت جلسه مداخله را دریافت کردند. ابزار این پژوهش، مقیاس اضطراب امتحان (ساراسون، ۱۹۸۰) بود که هر سه گروه قبل و بعد از مداخلات، سنجش و ارزیابی شدند. با نرمافزار SSPS نسخهٔ ۲۴، برای تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس تکمتغیره و از آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری ۰٫۰۵ استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش اثربخشی مداخلات شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی و بهسازی حافظهٔ فعال را بر کاهش اضطراب امتحان نشان داد (۰٫۰۰۱>p)؛ اما اندازهٔ اثر مداخلهٔ شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی بیشتر از مداخلهٔ بهسازی حافظهٔ فعال بود (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش، دو روش شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی و بهسازی حافظهٔ فعال بر کاهش اضطراب امتحان دانشآموزان تأثیر بسزایی دارد و درمقایسهٔ روشها، تأثیرگذاری شناختدرمانی مبتنیبر ذهنآگاهی بیشتر است.
فاطمه آقایی میبدی، سعیده سنجرانی، سیده زهرا جعفری طوسی، فرزاد فرهودی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۳ ۱۴۰۳ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکریعملی، از اختلالات بسیار شایع روانپزشکی است. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مبتنیبر اینترنت بر آمیختگی فکر و عمل بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی ناشیاز کرونا انجام شد.
روشبررسی: روش این مطالعه، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. از بین افراد ۲۵تا۴۰ سال دارای اختلال وسواس فکریعملی مراجعهکننده به کلینیکهای روانپزشکی شهر میبد، سی نفر داوطلب واجد شرایط دردسترس وارد مطالعه شدند و با گمارش تصادفی پانزده نفر در گروه مداخله و پانزده نفر در گروه گواه قرار گرفتند. امتیازات مقیاس آمیختگی فکر و عمل (شفران و همکاران، ۱۹۹۶) در دو نوبت زمانی قبل و بعد از رفتاردرمانی شناختی مقایسه شد. افراد گروه مداخله طی چهار هفته، هشت جلسه رفتاردرمانی شناختی مبتنیبر اینترنت را هفتهای دوبار بهشکل گروهی و ویدئوکنفرانس دریافت کردند. برای گروه گواه درمانی انجام نشد. تحلیل دادهها بااستفاده از آزمون تحلیل کوواریانس صورت پذیرفت. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ بود.
یافتهها: نتایج مشخص کرد، امتیاز متغیر آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی در گروه مداخله و بعد از دریافت درمان، درمقایسه با گروه گواه بهطور معناداری کاهش پیدا کرد (۰٫۰۰۱>p). نتایج مربوط به اندازهٔ اثر نشان داد، ۶۹درصد از تفاوت بین گروه مداخله و گروه گواه در مؤلفهٔ آمیختگی فکر و عمل ناشیاز اجرای رفتاردرمانی شناختی مبتنیبر اینترنت گروهی بود.
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش، از رفتاردرمانی شناختی مبتنیبر اینترنت میتوان بهعنوان درمانی مکمل برای بهبود همجوشی فکر و عمل بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی در پساکرونا استفاده کرد.
سهیلا ایل، زهرا فاضلی، مهدی دهقانیان، سپیده سمسار یزدی، مریم اردانی، فرزاد کاظمیان، آمنه محمدی، زهره علیپور اسماعیلی اناری، محسن سعیدمنش،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( شماره سال ۱۴۰۳ ۱۴۰۳ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: لکنت، وقفهای در جریان گفتار است که با انواع خاصی از ناهماهنگیها ازجمله تکرار صداها و هجاها و کلمات تکهجا همراه میشود و در بیمار اضطراب ایجاد میکند. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تحریک الکتریکی آندی لوب فرونتال چپ بر اضطراب اجتماعی و شدت لکنت بزرگسالان مبتلا به لکنت انجام شد.
روشبررسی: روش این مطالعه، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. از بین بزرگسالان مبتلا به لکنت مراجعهکننده به کلینیکهای روانشناسی و توانبخشی شهرستان یزد، سی نفر داوطلب واجد شرایط بهشکل تصادفی ساده در دامنهٔ سنی ۲۰تا۳۰ سال وارد مطالعه شدند. سپس پانزده نفر در گروه مداخله و پانزده نفر در گروه گواه قرار گرفتند. نمرات متغیر اضطراب اجتماعی بهوسیلهٔ پرسشنامۀ اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، ۲۰۰۰) و متغیر شدت لکنت بهوسیلهٔ آزمون تعیین شدت لکنت (SSI-۳) (فرازی و همکاران، ۱۳۹۲) در دو نوبت زمانی قبل از درمان تحریک الکتریکی و بعد از درمان مقایسه شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۱۷ صورت پذیرفت. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ بود.
یافتهها: نتایج مشخص کرد، میانگین نمرات متغیرهای اضطراب اجتماعی و شدت لکنت در بزرگسالان مبتلا به لکنت در گروه مداخله و بعد از دریافت درمان درمقایسه با گروه گواه، بهطور معناداری کاهش پیدا کرد (۰٫۰۰۱>p). براساس نتایج مربوط به اندازهٔ اثر، ۵۴درصد از تفاوت بین گروه مداخله و گروه گواه در متغیر اضطراب اجتماعی ناشیاز تحریک الکتریکی مغز بود؛ این میزان برای متغیر شدت لکنت ۵۶درصد بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد، از تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز میتوان بهعنوان درمانی مکمل برای بهبود اضطراب اجتماعی و شدت لکنت در بزرگسالان مبتلا به لکنت استفاده کرد.