زمینه و هدف: سندرم متابولیک از بیماریهای بسیار شایع بهویژه در میان زنان است که رفتارهای غیرمتحرک خاص با آن ارتباط زیادی دارند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزشی معنادرمانی گروهی بر رفتارهای غیرمتحرک خاص در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک بود.
روشبررسی: روش پژوهش نیمهآزمایشی، با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دوماهه بههمراه گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را زنان با دامنهٔ سنی ۲۵تا۶۰ سال مبتلا به سندرم متابولیک شهرستان سمنان، در نیمهٔ اول سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند. نمونهٔ پژوهش شامل ۳۰ نفر بود که بهشیوهٔ نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی و همگنسازی در دو گروه پانزدهنفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. معنادرمانی گروهی در ده جلسه و هر جلسه بهمدت ۹۰ دقیقه و دو بار در هفته صرفاً برای گروه آزمایش ارائه شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهٔ رفتار غیرمتحرک خاص (روزنبرگ و همکاران، ۲۰۱۰) بود. دادهها با نرمافزار SSPS نسخۀ ۲۲ بهروش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی، آزمون تی دو گروه مستقل و آزمون خیدو در سطح معناداری ۰٫۰۵ تحلیل شد.
یافتهها: دو گروه صرفنظر از زمان آزمون، در دو متغیر رفتارهای غیرمتحرک خاص اوایل هفته و رفتارهای غیرمتحرک خاص اواخر هفته باهم تفاوت معناداری داشتند (۰٫۰۰۱=p). بین دو گروه در مراحل پسآزمون (۰٫۰۱۹=p) و پیگیری (۰٫۰۱۹=p) برای متغیر رفتارهای غیرمتحرک خاص اوایل هفته و در مراحل پسآزمون (۰٫۰۰۹=p) و پیگیری (۰٫۰۰۱=p) برای متغیر رفتارهای غیرمتحرک خاص اواخر هفته تفاوت معنادار مشاهده شد. در گروه آزمایش، مقایسهٔ نمرات پسآزمون با مرحلهٔ پیگیری در متغیر رفتارهای غیرمتحرک خاص اوایل هفته (۰٫۳۸۱=p) و اواخر هفته (۰٫۴۷۶=p) نشان داد که اثر مداخله در مرحلۀ پیگیری ثبات داشت.
نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش، معنادرمانی گروهی میتواند رفتارهای غیرمتحرک خاص را ازطریق ایجاد هدف و معنایی برای آن، در بیماران زن مبتلا به سندرم متابولیک کاهش دهد؛ بنابراین بهکارگیری این مداخله برای افراد با رفتارهای غیرحرکتی خاص پیشنهاد میشود.