جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای روان‌رنجورخویی

فریبا پاینده، محمود برجعلی، مریم کلهرنیا گلکار،
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از علل عمدهٔ بیماری‌زایی و مرگ‌ومیر و افزایش هزینه‌های خدمات بهداشتی در سرتاسر جهان به‌شمار می‌رود. بر این اساس، هدف از مطالعۀ حاضر مقایسهٔ ویژگی‌های شخصیتی در زنان با و بدون دیابت نوع دوم بود.
روش‌بررسی: این پژوهش به‌صورت علّی-مقایسه‌ای از نوع مقطعی با روش نمونه‌گیری دردسترس روی ۹۰ زن مبتلا به دیابت نوع دوم و ۹۰ زن بدون دیابت مراجعه‌کننده به انجمن دیابت شهر کرج در سال ۱۳۹۷ انجام شد. ابزار‌ به‌کاررفته پرسشنامهٔ تجدیدنظرشدهٔ شخصیت پنج‌عاملی کاستا و مک‌کری بود. در مطالعهٔ حاضر، از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) در سطح معنا‌داری ۰٫۰۵ و نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۴ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی بین دو گروه زنان با و بدون دیابت نوع دوم تفاوت معناداری دارد (۰٫۰۰۱> p). به این صورت که میانگین نمرهٔ روان‌رنجورخویی در زنان با دیابت نوع دوم به‌طور معناداری بیشتر از زنان بدون دیابت است. همچنین میانگین نمرهٔ برون‌گرایی، گشودگی نسبت به تجربه، مقبولیت و وظیفه‌شناسی در زنان با دیابت نوع دوم به‌طور معناداری کمتر از زنان بدون دیابت است (۰٫۰۰۱>p). 
نتیجه‌گیری: برپایهٔ یافته‌های این پژوهش می‌توان گفت که این نتایج تلویحات مهمی در مسائل روان‌شناختی و آسیب‏شناسی بیماری دیابت دارد. بر این اساس، روان‌شناسان بالینی و مشاوره می‌توانند از نتایج تحقیق برای پیشگیری و درمان مشکلات شخصیتی ناشی‌از بیماری دیابت استفاده کنند. 

بهاره دلجو، عباس بخشی پور رودسری، علیرضا فرنام،
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه‌ و‌ هدف: مدل صفات شخصیتی آیزنک اختلال شخصیت جامعه‌ستیز را براساس سه‌صفت برون‌گرایی، روان‌رنجورخویی و روان‌پریش‌خویی توصیف می‌کند. هدف پژوهش حاضر، مدل‌یابی ساختاری صفات شخصیتی در دو نوع الگوی آسیب‌پذیری اولیه و ثانویۀ اختلال شخصیت جامعه‌ستیز براساس مدل آیزنک بود.
روش‌بررسی: روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بود که در قالب مدل‌یابی معادلات ساختاری ارائه شد. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی ‌دانشجویان پزشکی شهر ‌تبریز در سال‌تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند. تعداد ۲۸۴نفر به‌شیوه نمونه‌گیری دردسترس به‌عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس خودگزارش‌دهی جامعه‌ستیزی لونسون (لونسون و همکاران، ۱۹۹۵) و مقیاس تجدید‌نظرشدهٔ شخصیت آیزنک-فرم ‌کوتاه (آیزنک و همکاران، ۱۹۸۵) پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری در نرم‌افزارهای SPSS نسخهٔ ۲۴ و LISREL نسخهٔ ۸٫۸۰ تحلیل شد. سطح معنا‌داری همهٔ آزمون‌ها ۰٫۰۱ بود.
یافته‌ها: بررسی ضرایب مسیر مستقیم بین مسیرهای مختلف نشان‌ داد، روان‌رنجورخویی با اختلال شخصیت جامعه‌ستیزی اولیه (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۰۱=Beta) و ثانویه (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۸۲۳=Beta) رابطهٔ مستقیم و معنا‌دار داشت؛ همچنین روان‌پریش‌خویی با اختلال شخصیت ‌جامعه‌ستیز اولیه (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۵۰۲=Beta) ‌و ثانویه (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۱۰=Beta) رابطهٔ مستقیم و معنا‌دار داشت؛ اما برون‌گرایی با اختلال شخصیت جامعه‌ستیزی اولیه (۰٫۰۶۱=p، ۰٫۱۲۳-=Beta) و ثانویه (۰٫۰۸۰=p، ۰٫۱۲۲=Beta) رابطۀ معنا‌دار نداشت. همچنین داده‌های گردآوری‌شده با مدل پیشنهادی پژوهش تناسب داشتند (۲٫۴۶=df/۲x، ۰٫۹۶=CFI، ۰٫۹۱=GFI، ۰٫۹۴=NFI، ۰٫۰۷۲=RMSEA).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش، تئوری آیزنک تأثیر مهمی در بسط تئوریک و پژوهشی سبب‌شناسی اختلال شخصیت جامعه‌ستیز دارد و از نقش اساسی تئوری آیزنک در اختلال شخصیت جامعه‌ستیز حمایت می‌کند.


معصومه کاظم پور، پرویز صباحی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اختلال وحشت‌‌زدگی از اختلالات اضطرابی مزمن است که در زندگی افراد مشکل ایجاد می‌کند. پژوهش حاضر باهدف مقایسهٔ حساسیت اضطرابی و روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی در نوجوانان دارای نشانگان وحشت‌‌زدگی و نوجوانان عادی صورت گرفت.
روش‌بررسی: روش پژوهش علّی‌مقایسه‌ای از نوع مقطعی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دانش‌آموزان دورۀ متوسطه‌ٔ دوم شهرستان بابل در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند. به‌روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای با مراجعه به مدارس، ۴۶۰ پرسش‌نامه تکمیل شد. از بین آن‌ها شصت نوجوان دارای نمرهٔ بیشتر از ۲۰ در پرسش‌نامهٔ نشانه‌های اختلال وحشت‌‌زدگی (دیلون و همکاران، ۱۹۸۷)، به‌عنوان گروه دارای نشانگان وحشت‌‌زدگی و شصت نوجوان دارای نمرات کمتر از ۱۰ در پرسش‌نامهٔ مذکور، به‌عنوان گروه عادی، به‌طور تصادفی برای مقایسه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش‌نامهٔ نشانه‌های اختلال وحشت‌‌زدگی (دیلون و همکاران ۱۹۸۷)، مقیاس تجدیدنظرشدهٔ حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، ۱۹۸۶)، پرسش‌نامهٔ صفات شخصیتیFFI -NEO (کاستا و مک‌کری، ۱۹۹۲) و پرسش‌نامهٔ ترومای دوران کودکی (برنشتاین و همکاران، ۲۰۰۳) بود. داده‌های پژوهش ازطریق آزمون تی مستقل در سطح معناداری ۰٫۰۵ با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۱ تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، در متغیرهای حساسیت اضطرابی و روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی بین نوجوانان گروه دارای نشانگان وحشت‌زدگی و گروه عادی تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱>p).
نتیجه‌گیری: باتوجه به تفاوت معنادار در متغیرهای حساسیت اضطرابی و روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی بین نوجوانان گروه دارای نشانگان وحشت‌زدگی و گروه عادی می‌توان گفت، شناسایی عوامل خطر در پیشگیری و درمان و توان‌بخشی نوجوانان مبتلا به اختلال وحشت‌‌زدگی نقش بسزایی دارد. ازسوی‌دیگر با شناسایی عوامل خطر می‌توان از بروز مشکلات در آینده‌ٔ نوجوان مبتلا جلوگیری کرد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات ناتوانی (علمی- پژوهشی) می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Middle Eastern Journal of Disability Studies

Designed & Developed by : Yektaweb