زمینه و هدف: محرومیت کودکان و نوجوانان پرورشگاهی از مزایای زندگی در خانواده، گاهی آنها را دچار مشکلات بنیادین در نظام روانشناختی میکند. پژوهش حاضر با هدف مقایسهٔ طرحوارههای ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیمشناختی هیجان در نوجوانان پرورشگاهی و غیرپرورشگاهی صورت گرفت.
روشبررسی: این پژوهش با روش پسرویدادی (علی-مقایسهای) انجام شد و جامعهٔ آماری آن را تمامی نوجوانان ۱۳تا۱۷سالهٔ شهرهای تهران و کرج تشکیل دادند. گروه نمونه شامل ۱۹۱ نوجوان بود که ۹۰ نفر در پرورشگاه سکونت داشتند و ازطریق نمونهگیری دردسترس هدفمند انتخاب شده و ۱۰۱ نفر غیرپرورشگاهی، با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای وارد پژوهش شدند و بهصورت فردی به فرم کوتاه پرسشنامهٔ طرحوارههای ناسازگار اولیه (YSQ-SF) (هنجاریابی آهی و دیگران، ۲۰۰۷) و پرسشنامهٔ فراشناخت (MCQ-30) (هنجاریابی شیرینزاده دستگیری و دیگران، ۲۰۰۹) و پرسشنامهٔ تنظیمشناختی هیجان CERQ)) (هنجاریابی امینآبادی و دیگران، ۲۰۱۱) پاسخ دادند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: از بین مؤلفههای طرحوارههای ناسازگار اولیه، محرومیت هیجانی (۰٫۰۰۹=p)، شکست (۰٫۰۰۴=p)، ازخودگذشتگی (۰٫۰۰۲=p)، بازداری هیجانی (۰٫۰۳۲=p) و معیارهای سرسختانه (۰٫۰۲۷=p) متفاوت بود. دو گروه بهلحاظ باورهای فراشناختی با یکدیگر تفاوت داشتند؛ بدینصورت که نوجوانان پرورشگاهی دارای اطمینان شناختی کمتری درمقایسه با نوجوانان غیرپرورشگاهی بودند (۰٫۰۰۱>p). تفاوت راهبردهای تنظیمشناختی هیجان دو گروه در مؤلفههای کنارآمدن/پذیرش (۰٫۰۱۲=p) و سرزنش دیگران (۰٫۰۰۳=p) معنادار بهدست آمد.
نتیجهگیری: نوجوانان پرورشگاهی درمقایسه با همتایان غیرپرورشگاهی خود، واجد طرحوارههای ناسازگار و باورهای فراشناختی معیوب بهویژه در حوزهٔ خودباوری و اطمینان شناختی هستند که ناتوانی ایشان را در اتخاذ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مناسب در پی داشته است. این یافتهها میتواند جهت تدوین برنامههای پیشگیرانه و توانبخشی و درمانی در اختیار متخصصان مربوط، قرار گیرد.