1- دانشجوی دکتری ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران. ایران
2- دکترای تخصصی علوم تربیتی، دانشیار سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ، پژوهشگاه مطالعات، تهران، ایران
3- دکترای تخصصی فلسفه تعلیم و تربیت ، استادیار دانشگاه آزاد تهران مرکز،تهران،ایران
چکیده: (3216 مشاهده)
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان بر خودکارآمدی دانشآموزان و پایداری آن در طول زمان بود.
روش بررسی: ﻃـﺮح ﭘـﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿـﺮ از ﻧﻮع ﺷﺒﻪ آزﻣﺎﻳﺸﻲ ﺑﺎ ﭘﻴﺶ آزﻣﻮن، ﭘـس آزﻣـﻮن، پیگیری و ﮔـﺮوه ﮔـﻮاه ﺑـﻮد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره اول متوسطه شهر رودسر در سال 1397-1396 بود. که ﺑـﺎ روش ﻧﻤﻮﻧـﻪ ﮔﻴـﺮی تصادفی ساده 50 داﻧﺶآﻣﻮز پسر با نمره پایین تر از سطح متوسط در خودکارآمدی انتخاب شدند. دانش آموزان بطور تصادفی در گروه های آزمایش(25نفر) و گواه (25نفر) قرار گرفتند.گروه آزمایش 9جلسه 90 دقیقه ای آموزش متغیر مستقل یعنی فلسفه برای کودکان را دریافت کردند اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. ﭘﺲ از اﺗﻤـﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣـﺔ آﻣﻮزﺷـﻲ از ﻫـﺮ دو ﮔﺮوه ﭘﺲ آزﻣﻮن و پیگیری یک ماهه ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. برای جمع آوری داده ها ازپرسشنامه خودکارآمدی استفاده شد .
یافته ها: نتایج ﺗﺤﻠﻴــﻞ کوواریانس و آزمون t نشان داد که تفاوت معناداری بین ﮔــﺮوه های آزﻣــﺎﻳﺶ و کنترل در خودکارآمدی وجود دارد و میانگین گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری از گروه کنترل بیشتر بود (P<0.05).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر مشخص می کند، آموزش فلسفه برای کودکان در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان در پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی