مقالات در دست انتشار
برگشت به فهرست مقالات |
برگشت به فهرست نسخه ها
1- دانشجوی دکتری روانشناسی شناختی،پژوهشکده علوم شناختی، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران ، ایران
2- عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور ، تهران، ایران
3- دانشجوی دکتری دانشگاه ازاد اسلامی سمنان، سمنان، ایران
2- عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور ، تهران، ایران
3- دانشجوی دکتری دانشگاه ازاد اسلامی سمنان، سمنان، ایران
چکیده: (2954 مشاهده)
زمینه و هدف: رفتارهای خوردن آشفته یکی از مشکلاتی است که سلامت روان زنان را تحت تأثیر قرار داده و عملکرد روان‌شناختی زنان را دچار اختلال می‌کند. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و کنترل شناختی در زنان دارای رفتارهای خوردن آشفته انجام شد.
روش بررسی: از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه استفاده شد. از بین تمامی زنان دارای رفتارهای خوردن آشفته شهر کرج در سال 1397، 29 نفر به‌صورت در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون بازخورد خوردن گارنر و همکاران (1982) ، پرسشنامه تنظیم هیجانﮔﺎرﻧﻔﺴﻜﻲ و کرایج (2007) و آزمون استروپ (1935) بود. روش اجرا بدین ترتیب بود که بعد از پیش‌آزمون، آموزش ذهن آگاهی برای گروه آزمایش اجرا گردید درنهایت از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد. یافته‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲4 و آنالیز کوواریانس در سطح 001/0تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد میانگین تنظیم هیجان گروه آزمایش از 90/22 به 50/27 و میانگین سرعت واکنش در کنترل شناختی از 85/63 به 61/54 تغییر پیدا کرد. تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از حذف اثر پیش‌آزمون، میانگین نمرات پس‌آزمون دو گروه اختلاف آماری معناداری داشتند(0.05>p).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که آموزش ذهن آگاهی برای زنان دارای رفتارهای خوردن قابلیت کاربرد داشته و برافزایش تنظیم هیجانی و کنترل شناختی زنان اثربخش است.
روش بررسی: از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه استفاده شد. از بین تمامی زنان دارای رفتارهای خوردن آشفته شهر کرج در سال 1397، 29 نفر به‌صورت در دسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون بازخورد خوردن گارنر و همکاران (1982) ، پرسشنامه تنظیم هیجانﮔﺎرﻧﻔﺴﻜﻲ و کرایج (2007) و آزمون استروپ (1935) بود. روش اجرا بدین ترتیب بود که بعد از پیش‌آزمون، آموزش ذهن آگاهی برای گروه آزمایش اجرا گردید درنهایت از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد. یافته‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲4 و آنالیز کوواریانس در سطح 001/0تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد میانگین تنظیم هیجان گروه آزمایش از 90/22 به 50/27 و میانگین سرعت واکنش در کنترل شناختی از 85/63 به 61/54 تغییر پیدا کرد. تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از حذف اثر پیش‌آزمون، میانگین نمرات پس‌آزمون دو گروه اختلاف آماری معناداری داشتند(0.05>p).
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که آموزش ذهن آگاهی برای زنان دارای رفتارهای خوردن قابلیت کاربرد داشته و برافزایش تنظیم هیجانی و کنترل شناختی زنان اثربخش است.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی
ارسال پیام به نویسنده مسئول
| بازنشر اطلاعات | |
 |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |
