1- وزارت آموزش و پرورش
2- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده: (1934 مشاهده)
زمینه و هدف: اختلال یادگیری خاص ، نوعی اختلال در توانایی فرد، برای تفسیرکردن آنچه میبیند، یا میشنود یا ربط دادن اطلاعات ورودی از بخشهای مختلف مغز با یکدیگر وشایعترین اختلال عصبی-رشدی و اساس اختلالات در سطح شناختی درکودکان است. سه مشخصکننده آن شامل نارساخوانی، نارسانویسی و حساب نارسایی است. نارساخوانی یا اختلال خواندن به عنوان یکی از شایعترین اختلالات دوران کودکی، مشکلات تحصیلی زیادی را برای دانش آموزان ایجاد میکند. در میان دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص، گروهی که در خواندن مشکل دارند از نظر تعداد، بسیار و از نظر ماهیت اختلال، در سرعت پردازش و حافظه فعال نقص دارند، و با توجه به رابطه نقص حافظه فعال با نارساخوانی، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تواناییهای شناختی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن - کارول برحافظه فعال دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص از نوع اختلال خواندن بود.
روش بررسی: روش پژوهش، نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه گواه و جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی دارای اختلال یادگیری خاص شهرتهران در سال تحصیلی 97 - 1396 بود که توسط مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان کودک با اختلال خواندن تشخیص داده شده بودند. از بین آنها 30 دانشآموز داوطلب واجد شرایط انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده، نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلر کودکان(wisc4) بود که در سال2003 تدوین شده است. مقیاس حافظه فعال از ابزار فوق، برای سنجش حافظه فعال مورد استفاده قرار گرفت و قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری بر روی هر دو گروه گواه و آزمایش اجراء شد. آزمودنیهای گروه آزمایش تحت آموزشهای شناختی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزش ویژهای دریافت نکرد. مداخلهها شامل آموزش تواناییهای شناختی، براساس پروتکل آموزشی در گروه آزمایش در 30 جلسه، هفتهای سه جلسه و در مدت 3 ماه و و براساس برنامه از پیش تعیین شده انجام گرفت. در مرحله بعد با توجه به اعمال متغیر آزمایشی پسآزمون اجرا شد سپس بعد از گذشت یک ماه از اجرای پسآزمون، به اجرای مجدد مقیاس، تحتعنوان پیگیری پرداخته شد. میزان ضریب کجی و ضریب کشیدگی همچنین نتایج آزمون لوین و آزمون کرویت موشلی نشان داد که فرض همسانی واریانسها و طبیعی بودن توزیع دادهها برقرار بود. تجزیه وتحلیل دادهها با روش تحلیل دادههای اندازهگیری مکرر و با استفاده از نرم افزار spss انجام و سطح معناداری نیز 01/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها : نتایج نشان داد که بین گروههای آزمایش و گواه بر روی متغیرهای "ظرفیت عدد"، "توالی عدد - حرف"و "محاسبات" در گروههای آزمایشی و گواه تفاوت وجود دارد(001/0p<) و روش آموزشی مبتنی بر رویکرد کتل – هورن - کارول در تقویت حافظه فعال دانشآموزان با نارساخوانی، موثر بوده است. اندازه اثر برای ظرفیت عدد رقم 31/0 ، برای توالی عدد - حرف رقم 21/0 و برای محاسبات رقم 44/0 بود. این مقدار اتا حاکی از آن بود که در مقیاس «ظرفیت عدد» 31 درصد، درمقیاس «توالی عدد- حرف» 21 درصد و در مقیاس «محاسبات» 44درصد از تغییرات درون گروهی ناشی از تأثیر آموزش تواناییهای شناختی بر حافظه فعال در آزمودنی ها بود.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزشهای مبتنی بر این رویکرد سبب بالا رفتن تواناییهای شناختی دانشآموزان با اختلال خواندن شده و میتوان از آن بهعنوان یک روش مداخلهای سود جست. از آن ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪه از اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، حافظه فعال داﻧﺶآﻣﻮزان ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان ﺑﻬﺒﻮد ﭘﻴﺪا ﻛﺮده، ﭘﺲ ﻣﻲﺗﻮان ادﻋﺎ ﻛﺮد ﻛﻪ آﻣﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ارائه شده در این پژوهش، بر حافظه فعال اﺛﺮ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ و توانسته بر بهبود عملکرد کودک موثر باشد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ به نظر پژوهشگر آموزش تواناییهای شناختی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺣﺎﻓﻈﻪ حافظه فعال ﻛﻮدﻛﺎن ﻧﺎرﺳﺎﺧﻮان، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ روﻳﻜﺮد آموزشی و درﻣﺎﻧﻲ ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﻛﻨﺎر ﺳﺎﻳﺮ روشﻫﺎی رفتاری و شناختی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی