زمینه و هدف: امید یکی از پایه های اصولی توازن و قدرت روانی است که مشخص کننده دستاوردهای زندگی است. با توجه به اهمیت سلامت بهویژه سلامت روان در زنان، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تلفیق طرحوارهدرمانی، درمان مبتنیبر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی زنان مراجعهکننده به اورژانس اجتماعی شهرستانهای تنکابن و رامسر انجام گرفت.
روشبررسی: روش پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنانی تشکیل دادند که به اورژانس اجتماعی تنکابن و رامسر در بهار و تابستان ۱۳۹۶ مراجعه کردند. از بین صدنفری که به پرسشنامهٔ امید به زندگی (اسنایدر و همکاران، ۱۹۹۱) پاسخ دادند، شصت نفر بهصورت هدفمند انتخاب شدند. از بین آنها، تعداد سی نفر بهطور تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه (پانزده نفر در هر گروه) قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهٔ امید به زندگی (اسنایدر و همکاران، ۱۹۹۱) استفاده شد. برای گروه آزمایش مداخله در دوازده جلسهٔ نوددقیقهای بهصورت هفتگی اجرا شد؛ اما گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. جلسات درمانی فراتشخیصی ترکیبی از درمان مبتنیبر شفقت، طرحوارهدرمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی بود دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۲ تجزیهوتحلیل شدند. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، درمان فراتشخیصی در افزایش امید عاملی (۰٫۰۰۱>p)، امید راهبردی (۰٫۰۰۱>p) و نمرهٔ کل امید به زندگی (۰٫۰۰۱>p) مؤثر بود. ضریب تأثیر امید عاملی، امید راهبردی و امید به زندگی بهترتیب ۰٫۳۲، ۰٫۳۵ و ۰٫۸۴ بهدست آمد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، تلفیق طرحوارهدرمانی، درمان مبتنیبر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث بهبود امید به زندگی در زنان میشود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |