زمینه و هدف: درمان وسواس موکندن بهعنوان نوعی اختلال روانشناختی، از موضوعات چالشبرانگیزتر بالینی و بهداشت روانی است؛ بنابراین هدف مطالعهٔ حاضر مقایسۀ اثربخشی معکوسسازی عادت و هیپنوتراپی در کاهش علائم و افزایش عزتنفس دانشآموزان مبتلا به وسواس موکندن بود.
روشبررسی: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی دانشآموزانی تشکیل دادند که بهمنظور حل اختلال وسواس موکندن به مراکز مشاوره و کلینیک روانشناختی ادارهٔ آموزشوپرورش شهرستان بیلهسوار در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ مراجعه کردند. ۴۵ نفر از افراد واجد شرایط داوطلب بهطور تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (معکوسسازی عادت و هیپنوتراپی) و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه پانزده نفر). مداخلات درمانی معکوسسازی عادت در نُه جلسه و هیپنوتراپی در هشت جلسه صرفاً برای گروههای آزمایش اجرا شد. بهمنظور جمعآوری دادهها پرسشنامهٔ عزتنفس (کوپر اسمیت، ۱۹۸۱) و چکلیست میلواکی برای خردهانواع اختلال وسواس موکندن (فلسنر و همکاران، ۲۰۰۸) بهکار رفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون کایدو، تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنادار ی ۰٫۰۵ بهوسیلۀ نرمافزار SPSS نسخهٔ ۱۶ تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: با کنترل اثر نمرات پیشآزمون، در دو گروه آزمایش درمقایسه با گروه گواه، میزان نمرات متغیرهای وسواس موکنی متمرکز (۰٫۰۱۳=p) و وسواس موکنی خودکار (۰٫۰۱۷=p) کاهش یافت و میزان نمرات متغیر عزتنفس افزایش یافت (۰٫۰۲۱=p). بهعلاوه، روش هیپنوتراپی اثر کاهشی بیشتری بر متغیرهای وسواس موکنی متمرکز (۰٫۰۲۷=p) و وسواس موکنی خودکار (۰٫۰۲۶=p) درمقایسه با روش معکوسسازی عادت داشت. روش هیپنوتراپی نیز اثر افزایشی بیشتری بر میزان عزتنفس درمقایسه با روش معکوسسازی عادت داشت (۰٫۰۲۴=p).
نتیجهگیری: دو روش درمانی معکوسسازی عادت و هیپنوتراپی بر کاهش علائم وسواس موکنی و افزایش عزتنفس در دانشآموزان مبتلا به وسواس موکندن اثربخشی دارند؛ اما روش هیپنوتراپی در مقایسه با روش معکوسسازی عادت، اثربخشی بیشتری بر کاهش علائم وسواس موکنی و افزایش عزتنفس در دانشآموزان مذکور دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |