چکیده: (21 مشاهده)
زمینه و هدف: نظر به اهمیت نقش متغیرهای شناختی و هیجانی و پیچیدگی اعمال اثر این متغیرها در بافت مصرف مواد و به ویژه ولع مصرف. هدف پژوهش حاضر عبارت بود از مدلسازی معادلات ساختاری میزان ولع مصرف مواد مخدر در معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون براساس باورهای غیرمنطقی، تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و بر اساس معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل افراد مبتلا به اعتیاد تحت درمان نگهدارنده با متادون در مراکز درمان سرپایی زیر نظر بهزیستی منطقه ۱۴ شهر تهران بود که در بازه زمانی اجرای پژوهش به این مراکز مراجعه نموده بودند که از این میان 279 نفر به شکل تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس ولع مصرف (صالحی فدری و همکاران، 2005)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، پرسشنامه باورهای غیرمنطقی (جونز، 1968) و پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2014) بود. پس از جمعآوری اطلاعات دادهها نرمافزارهایAMOS و SPSSبا روش مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در پژوهش حاضر یافتهها بیانگر برازش مدل مفهومی با دادههای گردآوری شده بود (93/1=df/2c، 932/0=CFI، 902/0=GFI، 869/0=AGFI و 060/0=RMSEA). اثر غیرمستقیم راهبرهای غیرانطباقی (001/0=p، 136/0=β) و راهبرهای انطباقی بر ولع مصرف (014/0=p، 070/0-=β) معنادار بود. اثر غیرمستقیم باورهای غیر منطقی بر ولع مصرف (001/0=p، 120/0=β) معنادار بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که باورهای غیرمنطقی و راهبردهای تنظیم هیجان از طریق همجوشی شناختی ولع افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون را تحت تأثیر قرار میدهند.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی