زمینه و هدف: اهمالکاری تحصیلی سبب ناتوانیهای روانشناختی و نقص عملکرد در بسیاری از ابعاد زندگی آنها میشود. این پژوهش با هدف مقایسهٔ اثربخشی دو روش آموزشی آمایهٔ ذهنی روبهرشد و خودتعیینگری بر کاهش اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان دختر دورهٔ متوسطهٔ اول انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعهٔ آماری را دانشآزموان دختر پایههای هشتم و نهم مدارس شهر ری در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ تشکیل دادند. نمونهٔ آماری، ۴۵ دانشآموز واجد ملاکهای ورود به پژوهش بودند که با گمارش تصادفی در سه گروه آموزش آمایهٔ ذهنی روبهرشد و خودتعیینگری و گواه قرار گرفتند. برای یکی از گروههای آزمایش، پنج جلسه آموزش آمایهٔ ذهنی روبهرشد طراحیشده توسط مؤسسهٔ خانآکادمی و دانشگاه استنفورد (۲۰۱۸) و برای گروه آزمایشی دیگر، شش جلسه آموزش خودتعیینگری طراحیشده توسط دشتی داریان (۱۳۹۷) برگزار شد. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامهٔ اهمالکاری تحصیلی (سواری، ۱۳۹۱) استفاده شد. برای تحلیل دادهها آزمونهای خیدو، تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری ۰٫۰۵ در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ بهکار رفت.
یافتهها: اجرای متغیرهای مستقل آمایهٔ ذهنی روبهرشد و خودتعیینگری درمقایسه با گروه گواه موجب کاهش اهمالکاری عمدی و اهمالکاری ناشیاز خستگی و اهمالکاری ناشیاز بیبرنامگی شد (۰٫۰۰۱>p). تفاوت معنادار آموزش آمایهٔ ذهنی و آموزش خودتعیینگری با یکدیگر فقط در مؤلفهٔ اهمالکاری عمدی (۰٫۰۲۱=p) بود. تفاوت میانگینهای هر سه مؤلفۀ اهمالکاری در مراحل پیشآزمون و پسآزمون (۰٫۰۰۱>p) و مراحل پیشآزمون و پیگیری (۰٫۰۰۱>p) معنادار بود و معنادارنبودن میانگینها در مراحل پسآزمون و پیگیری، ماندگاری تأثیر هر دو آموزش را در مرحلهٔ پیگیری نشان داد (۰٫۰۵<p).
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، آموزش آمایهٔ ذهنی و آموزش خودتعیینگری میتوانند هر سه نوع اهمالکاری (عمدی، ناشیاز خستگی، بیبرنامگی) را در دانشآموزان کاهش دهند؛ اما تأثیر آموزش آمایهٔ ذهنی روبهرشد در مؤلفۀ اهمالکاری عمدی بیشتر از آموزش خودتعیینگری است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |