1- دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان، زنجان، ایران
چکیده: (1350 مشاهده)
زمینه و هدف: اختلال یادگیری مشکلی پایدار است که در دورههای تحصیلی بالاتر نیز دیده میشود و تنها شکل آن تغییر میکند. این پژوهش با هدف تعیین روابط تفکر انتقادی و یادگیری عمقی با علاقه درونی در دانشجویان انجام شد.
روش بررسی: روش این پژوهش توصیفی- همبستگی مبتنی بر روش مدل تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 3512 نفر بود که از بین آنها تعداد 400 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه های تفکر انتقادی فاسیون و فاسیون (1990)، یادگیری عمقی بیگز (2001) و علاقه درونی پینتریچ و دیگروت (1990) استفاده شد. دادهها در سطح معناداری 0/05 با استفاده از روش تحلیل مسیر و از طریق نرم افزارهای Spss24 و Amos23 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد رابطه تفکر انتقادی با علاقه درونی (β= 0/229، p=0/001)، رابطه علاقه درونی با یادگیری عمقی (β= 0/236، p=0/001) و رابطه تفکر انتقادی با یادگیری عمقی (β= 0/326، p=0/001) معنادار بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که اختلالات یادگیری میتواند در طول عمر باقی بماند و باعث ناتوانیهای اساسی در کار، مدرسه و زندگی شخصی دانشجویان شود. نبود تفکر انتقادی جزو آندسته از مشکلاتی است که در دانشجویان دارای اختلالات یادگیری قابل مشاهده است. از نشانه های تفکر انتفادی دانشجویان، میتوان به یادگیری عمقی اشاره کرد. از سوی دیگر یکی از متغیرهایی که با یادگیری عمقی ارتباط تعیین کننده دارد علاقه درونی دانشجویان به یادگیری میباشد. برای تبیین روابط تفکر انتقادی میتوان متغیرهای یادگیری عمقی و علاقه درونی دانشجویان را مورد مطالعه قرار داد.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی