زمینه و هدف: افسردگی در دوران بارداری شیوع زیادی دارد و دارای پیامدهای روانشناختی منفی زیادی ازجمله نشخوار فکری برای مادر است؛ بنابراین شناسایی عوامل مرتبط با آن ضروری است. هدف این پژوهش، بررسی رابطهٔ دلبستگی مادر-جنینی و کیفیت زندگی زناشویی با نشخوار فکری در زنان باردار مبتلا به افسردگی غیربالینی بود.
روشبررسی: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعهٔ پژوهش را زنان باردار مبتلا به افسردگی غیربالینی مراجعهکننده به بیمارستان یاس وابسته به دانشگاه علومپزشکی تهران در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند. نمونهٔ پژوهش شامل ۱۵۰ نفر بود که پس از بررسی ملاکهای ورود به پژوهش با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادهها با مقیاس دلبستگی مادری دوران بارداری (کرانلی، ۱۹۸۱)، مقیاس کیفیت زناشویی (ژانگ و همکاران، ۲۰۱۳)، پرسشنامهٔ نشخوار فکری (نولن-هوکسما و مارو، ۱۹۹۱) و پرسشنامهٔ افسردگی (بک و کلارک، ۱۹۸۸) جمعآوری شد. تحلیل دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان بهکمک نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۱ در سطح معناداری ۰٫۰۵ صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد، دلبستگی مادر-جنینی (۰٫۰۱>p، ۰٫۵۹-=r) و کیفیت زندگی زناشویی (۰٫۰۱>p، ۰٫۳۶-=r) با نشخوار فکری در زنان باردار مبتلا به افسردگی غیربالینی، رابطهٔ منفی و معنادار داشت. همچنین متغیرهای دلبستگی مادر-جنینی و کیفیت زندگی زناشویی بهطورمعناداری توانستند ۵۴درصد از واریانس نشخوار فکری را در زنان باردار مبتلا به افسردگی غیربالینی پیشبینی کنند که در این پیشبینی سهم دلبستگی مادر-جنینی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۵-=Beta) بیشتر از کیفیت زندگی زناشویی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۱۲-=Beta) بود.
نتیجهگیری: باتوجه به نقش مؤثر دلبستگی مادر-جنینی و کیفیت زندگی زناشویی در پیشبینی نشخوار فکری، درمانگران و متخصصان سلامت میتوانند برای کاهش نشخوار فکری زنان باردار، میزان دلبستگی مادر-جنینی و کیفیت زندگی زناشویی آنها را ازطریق آموزشهای دوران بارداری افزایش دهند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |