چکیده
زمینه و هدف: خودناتوانسازی در دانشآموزان ازجمله عوامل دخیل در نبود پیشرفت تحصیلی بهشمار میآید. تحقیق حاضر با هدف مدلسازی خودناتوانسازی تحصیلی براساس باورهای فراشناختی و کمالگرایی باتوجه به نقش واسطهای جهتگیری هدف در دانشآموزان دورهٔ دوم متوسطهٔ شهر ارومیه انجام شد.
روشبررسی: روش تحقیق حاضر توصیفیتحلیلی از نوع همبستگی بود که در قالب مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دانشآموزان دورهٔ دوم متوسطهٔ شهر ارومیه تشکیل دادند. از این میان ۸۲۷ نفر بهعنوان نمونه بهروش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل پرسشنامهٔ باورهای فراشناختی (ولز و کارترایت-هاتون، ۲۰۰۴)، پرسشنامهٔ کمالگرایی (هویت و فلت، ۱۹۹۱)، مقیاس خودناتوانسازی تحصیلی (میدگلی و همکاران، ۱۹۹۶) و پرسشنامهٔ جهتگیری اهداف (میدگلی و همکاران، ۱۹۹۸) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و روش مدلسازی معادلات ساختاری و بهطور خاص از روش بوتاستراپ استفاده شد. تحلیل دادهها در نرمافزارهای SPSS نسخهٔ ۲۶ و AMOS نسخهٔ ۲۴ و سطح خطای ۰٫۰۵ انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد، بدون دخالت متغیر میانجی جهتگیری هدف، ضریب مسیر مستقیم بین باورهای فراشناختی (۰٫۰۲۳=p، ۰٫۴۹=β) و کمال گرایی (۰٫۰۰۶=p، ۰٫۵۸=β) با خودناتوانسازی تحصیلی معنادار بهدست آمد. جهتگیری هدف بر رابطهٔ بین باورهای فراشناختی و خودناتوانسازی تحصیلی دانشآموزان اثر میانجیگری داشت (۰٫۰۰۵=p، ۰٫۲۴۸=β)؛ همچنین جهتگیری هدف بر رابطهٔ بین کمالگرایی و خودناتوانسازی تحصیلی دانشآموزان، دارای اثر میانجی بود (۰٫۰۰۹=p، ۰٫۴۸۸-=β). شاخصهای نکویی برازش حاکیاز برازش مناسب مدل پژوهش بود (۰٫۹۲۹=GFI، ۰٫۹۳۹=CFI، ۰٫۹۱۴=NFI، ۰٫۰۵۱=RMSEA).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتهها نتیجهگیری میشود که با دخالت متغیر میانجی جهتگیری هدف، باورهای فراشناختی و کمالگرایی بر خود ناتوانسازی تحصیلی دانشآموزان تأثیر معناداری دارند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |