چکیده
زمینه و هدف: افزایش روزافزون طلاق و آسیبپذیری کودکان، اجرای مداخلات درمانی مناسب را بهمنظور کاهش آسیبهای ناشیاز این رخداد، ضروری میکند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی هنردرمانی گروهی بر سازگاری با طلاق در دختران طلاق ۹تا۱۲ساله انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری یکماهه همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ پژوهش را تمامی دختران سنین ۹تا۱۲سالهٔ شهر خرمآباد دارای والدین مطلقه تشکیل دادند که والدین آنها حداقل شش ماه و حداکثر دو سال از یکدیگر طلاق گرفته بودند. نمونۀ نهایی، ۲۲ نفر داوطلب بودند که بهروش دردسترس بهعنوان نمونه وارد مطالعه شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. دوازده جلسه هنردرمانی گروهی صرفاً برای گروه آزمایش اجرا شد. مقیاس عقاید کودکان دربارهٔ طلاق والدین (کوردک و برگ، ۱۹۸۷)، در سه مرحلهٔ مذکور برای سنجش سازگاری با طلاق بهکار رفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری ۰٫۰۵ ازطریق نرمافزار آماری SPSS نسخهٔ ۲۴ تحلیل شد.
یافتهها: نتایج حاکیاز تفاوت معنادار بین گروههای آزمایش و گواه در خردهمقیاسهای سازگاری با طلاق والدین (دستانداختن همسالان و اجتناب، ترس از رهاشدن، امید به بازگشتن، سرزنش پدرانه، سرزنش مادرانه و سرزنش خود) و نمرهٔ کلی بود (۰٫۰۰۱>p). بین میانگین نمرهٔ پیشآزمون در تمامی خردهمقیاسها (بهجز سرزنش پدرانه) و نمرهٔ کلی سازگاری با طلاق با پسآزمون و پیگیری اختلاف معنادار وجود داشت (۰٫۰۵>p)؛ اما نمرهٔ پسآزمون با پیگیری اختلاف معناداری نداشت (۰٫۰۵<p)؛ این امر پایداری اثربخشی مداخلهٔ هنردرمانی را در طول زمان نشان میدهد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، هنردرمانی گروهی بر افزایش سازگاری با طلاق والدین در فرزندان طلاق سودمند و مؤثر است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |