1- دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده: (131 مشاهده)
زمینه و هدف: تعارض زناشویی نوعی عدم توافق مداوم و معنادار بین دو همسر است که حداقل توسـط یکـی از آنها گزارش می شود و ادامه ی آن می تواند موجب بروز مشکلاتی در زندگی زناشویی گردد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی مبتنی بر طلاق عاطفی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره جهت دریافت خدمات مشاوره شهر تهران در سال 99-98 بود. چهل نفر داوطلب که در پرسشنامه تعارض زناشویی نمره 126 و بیشتر کسب کردند، به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 1/5 ساعته برنامه آموزشی مبتنی بر طلاق عاطفی دریافت کردند؛ اما برای گروه گواه هیچ مداخلهای ارائه نشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارضات زوجین ثنایی (1379) قبل و بعد از اجرای برنامه ی آموزشی مبتنی بر طلاق عاطفی بهدست آمد. تجزیهوتحلیل دادههای آماری بهروش تحلیل کوواریانس چند متغیره و با نرمافزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد اثر برنامه آموزشی مبتنی بر طلاق عاطفی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره موثر بود (0/001p<).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش مشخص کرد که برنامه ی آموزش مبتنی بر طلاق عاطفی برکاهش تعارضات زناشویی موثر است؛ ازاینرو میتوان از این برنامه برای توانمندسازی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره جهت کاهش تعارضات زناشویی استفاده کرد.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی