چکیده
زمینه و هدف: تعارض زناشویی نوعی نبود توافق مداوم و معنادار بین دو همسر است که حداقل توسط یکی از آنها گزارش میشود و ادامهٔ آن میتواند موجب بروز مشکلاتی در زندگی زناشویی شود؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامهٔ آموزشی مبتنیبر طلاق عاطفی بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را همهٔ زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره بهمنظور دریافت خدمات مشاوره در شهر تهران در سال ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند. چهل نفر داوطلب که در پرسشنامهٔ تعارض زناشویی نمرهٔ ۱۲۶ و بیشتر کسب کردند، بهصورت هدفمند و براساس ملاکهای ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه بیستنفرهٔ آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش ده جلسهٔ یکونیمساعته برنامهٔ آموزشی مبتنیبر طلاق عاطفی را دریافت کرد؛ اما برای گروه گواه هیچ مداخلهای ارائه نشد. جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامهٔ تعارضات زوجین (ثنایی ذاکر، ۱۳۷۹) قبل و بعد از اجرای برنامهٔ آموزشی مبتنیبر طلاق عاطفی صورت گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی دو نمونۀ مستقل و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۳ انجام شد. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ بود.
یافتهها: نتایج نشان داد، برنامهٔ آموزشی مبتنیبر طلاق عاطفی بر کاهش مؤلفههای تعارضات زناشویی شامل کاهش همکاری، کاهش رابطهٔ جنسی، واکنشهای هیجانی، جلب حمایت فرزندان، رابطهٔ فردی با خویشاوندان خود، رابطهٔ خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان و جداکردن امور مالی از یکدیگر در زوجین گروه آزمایش مراجعهکننده به مراکز مشاوره مؤثر بود (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش، برنامهٔ آموزش مبتنیبر طلاق عاطفی بر کاهش تعارضات زناشویی تأثیرگذار است؛ ازاینرو میتوان از این برنامه بهمنظور توانمندسازی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره برای کاهش تعارضات زناشویی استفاده کرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |