Ethics code: IR.IAU.RASHT.REC.1399.069
1- گروه روانشناسی، واحدرشت، دانشگاه آزاد اسلامی
2- گروه روانشناسی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی؛ گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان
چکیده: (168 مشاهده)
زمینه و هدف: امروزه زنان و دختران نوجوان به واسطه تحول شرایط اجتماعی، جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و مرحلهای از تمدن که در آن قرار دارند، در جهانی پیچیدهتر و چالشبرانگیزتر از گذشته زندگی میکنند و طبیعتاً نیازها و تمایلات اجتماعی آنها تغییر کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری اثرات مهارتهای اجتماعی، کنترل هیجان با رفتارهای خودزنی در زنان: نقش میانجی افسردگی و تجربه خشونت بود.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان 20-25 سال شهر کرج در سال 1399 بودند که با فراخوان اینترنتی 350 نفر از آنان به روش نمونهگیری هدفمند وارد پژوهش شدند. به منظور گردآوری دادهها، از پرسشنامه آسیببهخود (سیگالاس و بیسواس، ۱۹۹۸)، افسردگی بک (بک، مندلسون، موک و ارباف، 1996)، مهارتهای اجتماعی (ایندربیتزن و فوستر1992)، کنترل هیجان (راجر و نشوور، 1987)، خشونت نسبت به زنان (حاجیحیی، 1380) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. برای تحلیل روابط واسطهای نیز از روش بوت استرپ استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که دشواری در کنترل هیجان و مهارتهای اجتماعی پیشبینهای خوبی برای رفتارهای خودزنی هستند (01/0>P). همچنین افسردگی و تجربه خشونت در مدل نقش واسطهای داشته و مدل پیشنهادی برازش مناسبی دارد (01/0>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، با تقویت مهارتهای اجتماعی و کنترل هیجان میتوان به کمشدن رفتارهای خودزنی در زنان و بهبود عملکرد شناختی در آنان کمک کرد و افسردگی و تجربه خشونت میتواند این رابطه را تضعیف کند.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی