چکیده
زمینه و هدف: امروزه زنان و دختران نوجوان بهواسطهٔ تحول شرایط اجتماعی، جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و مرحلهای از تحول که در آن قرار دارند، در جهانی پیچیدهتر و چالشبرانگیزتر از گذشته زندگی میکنند. هدف پژوهش حاضر، تعیین الگوی ارتباطات مهارتهای اجتماعی و مهار هیجان با آسیب به خود در زنان ۲۰تا۲۵ساله با نقش میانجی افسردگی و تجربهٔ خشونت بود.
روشبررسی: روش پژوهش، توصیفیتحلیلی از نوع همبستگی ازطریق مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنان ۲۰تا۲۵ سال شهر کرج در سال ۱۳۹۹ تشکیل دادند که ۳۵۰ نفر از آنان بهروش نمونهگیری هدفمند وارد پژوهش شدند. بهمنظور گردآوری دادهها، از پرسشنامهٔ آسیب به خود (سانسون و سانسون، ۲۰۱۰)، پرسشنامهٔ افسردگی بک (بک و همکاران، ۱۹۹۶)، پرسشنامهٔ مهارتهای اجتماعی نوجوانان (ایندربیتزن و فوستر، ۱۹۹۲)، پرسشنامهٔ مهار هیجان (راجر و نجاریان، ۱۹۸۹) و پرسشنامهٔ سنجش خشونت نسبت به زنان (حاج-یحیی، ۲۰۰۳) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی ازطریق مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخهٔ ۲۶ و AMOS نسخهٔ ۲۴ در سطح معناداری ۰٫۰۵ صورت گرفت. برای تحلیل روابط واسطهای، روش بوتاسترپ بهکار رفت.
یافتهها: مهارتهای اجتماعی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۵۰-=β) و مهار هیجانی (۰٫۰۰۳=p، ۰٫۱۸۳-=β) دارای اثر منفی و مستقیم بر آسیب به خود و افسردگی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۴۰=β) و تجربهٔ خشونت (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۷۲=β) دارای اثر مثبت و مستقیم بر آسیب به خود بودند. اثرات غیرمستقیم مهارتهای اجتماعی بر آسیب به خود با نقش واسطهای افسردگی و تجربهٔ خشونت بهترتیب برابر با ۰٫۲۲۴۴- و ۰٫۲۸۱۲- بهدست آمد (۰٫۰۰۱>p). اثرات غیرمستقیم مهار هیجانی بر آسیب به خود با نقش واسطهای افسردگی و تجربهٔ خشونت بهترتیب برابر با ۰٫۱۶۲۸- (۰٫۰۰۱>p) و ۰٫۰۹۶۲- (۰٫۰۰۳=p) بود. شاخصهای نکویی برازش از برازش مطلوب الگو با دادههای گردآوریشده حمایت کردند (۰٫۵۴۵=PCFI، ۰٫۵۳۰=PNFI، ۲٫۸۲=/dfχ2، ۰٫۰۷۲=RMSEA، ۰٫۹۰۸=IFI، ۰٫۹۰۷=CFI، ۰٫۹۱۱=GFI).
نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش، با تقویت مهارتهای اجتماعی و کنترل هیجان میتوان به کمشدن رفتارهای آسیب به خود در زنان کمک کرد و افسردگی و تجربهٔ خشونت، این رابطه را تضعیف میکنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |