زمینه وهدف: اختلال شخصیت مرزی یکی از شایعترین اختلالات شخصیت است و مشکلاتی از قبیل کمتر شدن سن اختلال، روند رو به رشد و تفکرات خودکشی و سایر مشکلاتی که این افراد در زندگی خود تجربه میکنند درمان این اختلال را به یک اولویت پژوهشی تبدیل کرده است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر کابوس شبانه و بی ثباتی هیجانی در زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر نیمه ازمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مبتلا بـه اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به یک کلینیک مغز و اعصاب و روان در یزد در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد30 نفر از بین مراجعان واجد شرایط و داوطلب در دو گروه ازمایش (15نفر) و گروه گواه (15نفر) با توجه به دارا بودن ملاک های ورود از میان جامعه آماری وارد مطالعه شـدند. درمان مبتنی بر ذهنی سازی در 20 جلسه 75 دقیقه ای بر روی گروه ازمایش اجراشد. برروی گروه گواه مداخله ای انجام نگردید. پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه شاخص شدت کابوس و رویاهای آشفته (کراکوف2001) و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی (گراتز و روئمر2004) انجام شد.تحلیل داده ها در نرم افزار SPSSنسخه 23 داده ها با استفاده از ازمون کوواریانس صورت گرفت.سطح معناداری آزمون ها (05/0=a) لحاظ شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر ذهنی سازی تاثیر 1/86 درصدی بر بهبود بی ثباتی هیجانی (001/0>p) و تاثیر 1/71 درصدی بر کاهش کابوس شبانه (001/0>p) در زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، نتیجه گرفته می شود درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر بی ثباتی هیجانی وکابوس شبانه در زنان تاثیر دارد، بنابراین میتواند به درمانگران تلویحات کاربردی برای درمان زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اراِئه دهد.