چکیده
هدف و زمینه: بهزیستی ذهنی زوجین ناشیاز درک روانی و عاطفی است که زوجین از ابتدای تشکیل خانواده در آن نقش دارند و ارزشیابی زندگی برحسب رضایت و تعامل بین حالات عاطفی مثبت و منفی را نشان میدهد. پژوهش حاضر باهدف مدلسازی روابط ساختاری سلامت خانوادهٔ اصلی و ناگویی خُلقی و باورهای ارتباطی با بهزیستی ذهنی زوجین با نقش واسطهای بخشش انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش همبستگی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعهٔ آماری را تمامی زوجین متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاورهٔ شهرستان جوانرود تشکیل دادند. باتوجه به ملاکهای ورود، حجم نمونه دویست زوج در نظر گرفته شد؛ اما ۲۲ پرسشنامه بهعلت وجود نقص در تکمیلکردن سؤالات از تحلیل کنار گذاشته شد. ابزارهای گردآوری دادهها شامل مقیاس بهزیستی ذهنی در ارتباط زوجین (اوربانو-کونترراس و همکاران، ۲۰۱۸)، مقیاس سلامت خانوادهٔ اصلی (هاوشتات و همکاران، ۱۹۸۵)، پرسشنامهٔ ناگویی خُلقی تورنتو (بگبی و همکاران، ۱۹۹۴)، پرسشنامهٔ باورهای ارتباطی (رومنس و دیبورد، ۱۹۹۵) و مقیاس سنجش بخشش در خانواده (پولارد و اندرسون، ۱۹۹۸) بود. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS نسخهٔ ۳ استفاده شد.
یافتهها: ضرایب اثر سلامت خانوادهٔ اصلی بر بهزیستی ذهنی در روابط زوجین (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۱=β)، باورهای ارتباطی بر بهزیستی ذهنی در روابط زوجین (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۱۳=β)، سلامت خانوادهٔ اصلی بر بخشش (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۰۳=β)، باورهای ارتباطی بر بخشش (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۷۳=β) و بخشش بر بهزیستی ذهنی در روابط زوجین (۰٫۰۰۲=p، ۰٫۲۵۲=β) مثبت و معنادار و ضریب اثر ناگویی خُلقی بر بخشش (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۸۱-=β) منفی و معنادار بود. اثر واسطهگری بخشش در رابطهٔ سلامت خانوادهٔ اصلی بر بهزیستی ذهنی در روابط زوجین (۰٫۰۱۸=p، ۰٫۰۷۶=β) مثبت و معنادار و اثر غیرمستقیم ناگویی خُلقی ازطریق بخشش بر بهزیستی ذهنی در روابط زوجین (۰٫۰۰۲=p، ۰٫۱۲۱-=β) منفی و معنادار و اثر واسطهگری بخشش در رابطهٔ باورهای ارتباطی بر بهزیستی ذهنی در روابط زوجین (۰٫۰۰۷=p، ۰٫۰۶۹=β) مثبت و معنادار بود.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش، بخشش در روابط میان سلامت خانوادهٔ اصلی و ناگویی خُلقی و باورهای ارتباطی با بهزیستی ذهنی زوجین نقش میانجی دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |