چکیده
زمینه و هدف: صرع، اختلال عصبی شایع است که با حملات صرعی مکرر و خودبهخود مشخص میشود و با داروهای فعلی نمیتوان آن را بهخوبی کنترل کرد. هدف پژوهش حاضر، ارائهٔ الگوی ساختاری علائم جسمانی براساس ناگویی هیجانی و ترومای کودکی و حمایت اجتماعی ادراکشده با میانجیگری افسردگی و اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به صرع بود.
روشبررسی: پژوهش حاضر از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به صرع ایران در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و تعداد نمونه ۲۶۰ نفر بود. برای جمعآوری دادهها، پرسشنامهٔ سلامت بیمار (کرونکه و همکاران، ۲۰۰۲)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-۲۰ (بگبی و همکاران، ۱۹۹۴)، پرسشنامهٔ ترومای کودکی (برنشتاین و همکاران ، ۲۰۰۳)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده (زیمت و همکاران، ۱۹۸۸) و فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (لاویباند و لاویباند، ۱۹۹۵) بهکار رفت. برای تحلیل دادهها، ضریب همبستگی پیرسون، ضریب تحمل، تورم واریانس و مدلسازی معادلات ساختاری بهکار رفت. دادهها در نرمافزارهای آماری SPSS نسخهٔ ۲۴ و AMOS نسخهٔ ۲۶ تجزیهوتحلیل شد. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ بود.
یافتهها: براساس نتایج، ضرایب مسیر غیرمستقیم بین ناگویی هیجانی و علائم جسمانی (۰٫۰۰۱=p، ۰٫۱۷۴=β) و بین ترومای کودکی و علائم جسمانی (۰٫۰۰۴=p، ۰٫۱۰۳=β) با میانجیگری افسردگی و اضطراب و استرس، مثبت و معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین حمایت اجتماعی ادراکشده و علائم جسمانی با میانجیگری افسردگی و اضطراب و استرس، منفی و معنادار بود (۰٫۰۴۳=p، ۰٫۰۷۸-=β). شاخصهای برازش همگی در سطح مناسبی قرار داشتند (۲٫۳۱=df/۲X، ۰٫۹۵۶=CFI، ۰٫۹۱۹=GFI، ۰٫۸۷۷=AGFI، ۰٫۰۷۱=RMSEA).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش، ناگویی هیجانی و ترومای کودکی و حمایت اجتماعی ادراکشده با علائم جسمانی رابطهٔ معناداری دارند؛ ازطرفی نقش میانجی افسردگی و اضطراب و استرس در ارتباط بین ناگویی هیجانی و ترومای کودکی و حمایت اجتماعی ادراکشده با علائم جسمانی تأیید میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |