چکیده
زمینه و هدف: نقص توجه و بیشفعالی دو علامت اولیه در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی است. باتوجه به توسعهٔ روشهای جدید برای کاهش آسیبهای کودکان در این جمعیت، پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تحریک قشر پشتیجانبی پیشپیشانی مغز و مقایسهٔ آن با برنامهٔ ذهنآگاهی بر توجه و بیشفعالی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی انجام شد.
روشبررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری بود. جامعهٔ آماری را کودکان ۷تا۱۰سالهٔ مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی مراجعهکننده به کلینیک روانپزشکی کودکان در کرمانشاه تشکیل دادند. درمجموع ۴۵ کودک ۷تا۱۰سالهٔ مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی داوطلب واجد شرایط در مطالعه وارد شدند و بهطور تصادفی در سه گروه تحریک قشر پشتیجانبی پیشپیشانی و تمرین ذهنآگاهی و تحریک ساختگی قرار گرفتند. در پیشآزمون والدین مقیاس درجهبندی سوانسون، نولان و پلهام (سوانسون و همکاران، ۱۹۸۰) را تکمیل کردند. اجرای مداخلات در پانزده جلسه بود که گروههای تمرینی به مداخلات مدنظر پرداختند. بلافاصله بعد از جلسهٔ پانزدهم، پسآزمون و پیگیری در دو دورهٔ یکماهه و ششماهه انجام گرفت. دادهها بااستفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ در سطح معناداری ۰٫۰۵ تحلیل شد.
یافتهها: اثر اصلی زمان و اثر اصلی گروه بر نقص توجه و بیشفعالی معنادار بود (۰٫۰۰۱≥p). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد، در هر دو گروه مداخلهای، نمرات نقص توجه و بیشفعالی در پسآزمون و پیگیری کاهش معناداری درمقایسه با پیشآزمون داشت (۰٫۰۰۱≥p). این کاهش بهطور معناداری در گروه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز بیشتر از گروه برنامهٔ ذهنآگاهی بود (۰٫۰۰۱≥p).
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای مغز در ناحیهٔ قشر پشتیجانبی پیشپیشانی مغز درمقایسه با برنامهٔ ذهنآگاهی در بهبود علائم نقص توجه و بیشفعالی و ماندگاری آنها برتری دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |