چکیده
زمینه و هدف: بهنظر میرسد برای معالجهٔ اختلالات مزمن و مقاوم دربرابر درمان، نظیر اختلال وسواس بیاختیاری، تأکید بر محتوا و فرایند پردازش فکری کافی نباشد و باید به طرحوارههای شناختی بیماران بهعنوان سطوح شناختی اساسیتر و ابتداییتر، توجه بیشتری صورت گیرد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحوارهدرمانی بر تحمل پریشانی و تحمل ابهام در افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری بود.
روشبررسی: روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را افراد دارای وسواس مراجعهکننده به کلینیکهای مشاوره و روانشناسی شهر مشهد در سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند. از بین آنها سی نفر داوطلب واجد شرایط بهصورت تصادفی وارد مطالعه شدند و بهتصادف در گروههای آزمایش و گواه (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. پرسشنامهٔ تحمل ابهام (مکلین، ۱۹۹۳) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵) در پیشآزمون و پسآزمون توسط هر دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش طرحوارهدرمانی را در سیزده جلسهٔ نوددقیقهای و هر جلسه هفتهای یکبار دریافت کرد؛ اما برای گروه گواه هیچ برنامهٔ درمانی ارائه نشد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ صورت گرفت. سطح معناداری آزمونها ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، تأثیر طرحوارهدرمانی بر افزایش متغیر تحمل ابهام و افزایش خردهمقیاسهای متغیر تحمل پریشانی (تحمل پریشانی هیجانی، جذبشدن بهوسیلهٔ هیجانات منفی، برآورد ذهنی پریشانی و تنظیم تلاشها برای تسکین پریشانی) در افراد گروه آزمایش مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری، معنادار بود (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: بنابراین میتوان گفت، طرحوارهدرمانی با اصلاح افکار ناکارآمد، موجب بهبود تحمل پریشانی و تحمل ابهام در افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |