1- کارشناس ارشد روانشناسی، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.
2- استادیار گروه روانشناسی، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران.
چکیده: (311 مشاهده)
زمینه و هدف: اختلافات خانوادگی و طلاق یکی از مهمترین معضلات اجتماعی جامعه ما بهحساب میآید و یکی از مهمترین دلایل این اختلافات و طلاقها مربوط به خیانت زناشویی است. بنابراین هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش بهبود رابطه مبتنی بر ذهن آگاهی بر نظم جویی شناختی هیجان و انعطافپذیری روانشناختی زنان مطلقه خیانت دیده با فرزند نوجوان بود.
روش بررسی: روش این پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه خیانت دیده و فرزندان نوجوان آنها بود که به مراکز مشاور یارا و بهنام در منطقه یک و منطقه هفت شهر تهران مراجعه کردند و همچنین شامل کارمندان بیمارستان رازی شهر تهران در سال 1401 بود و از بین آنها 30 نفر داوطلب واجد شرایط وارد مطالعه شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه شامل 15 نفر) جایگزین شدند. سپس پرسشنامههای نظمجویی شناختی هیجانی گارنفسکی و کرایج (۲۰۰۶)، و انعطافپذیری روانشناختی بوند و همکاران (2011) توسط هر دو گروه تکمیل شد. پس از آن آموزش بهبود رابطه مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. سپس پرسشنامههای مذکور توسط هر دو گروه تکمیل شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. همچنین سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد آموزش بهبود رابطه مبتنی بر ذهن آگاهی بر نظم جویی شناختی هیجان و انعطافپذیری روانشناختی زنان مطلقه خیانت دیده با فرزند نوجوان معنادار بود (001/0>P).
نتیجهگیری: بنابراین می توان گفت آموزش بهبود رابطه مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند به زنان مطلقه خیانت دیده کمک کنند تا مکانیسمهای مقابله سالمتری را توسعه دهند، هوش هیجانی خود را تقویت کنند و توانایی خود را برای برقراری ارتباط مؤثر در روابط خود بهبود بخشند. با افزایش خودآگاهی و ترویج پذیرش، آنها همچنین می توانند انعطاف پذیری و انعطاف پذیری بیشتری را در مواجهه با چالش های زندگی پرورش دهند.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی