Ethics code: IR.KHU.REC.1402.056
1- دانشگاه خوارزمی
2- دانشگاه رازی
چکیده: (188 مشاهده)
mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">زمینه و هدف: اختلال کاستی توجه/بیشفعالی، از شایعترین اختلالات عصبتحولی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی هدایتگری مهارتهای اجرایی و توانبخشی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال کاستی توجه/بیشفعالی انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کودکان 9 تا 12 سال با اختلال کاستی توجه/بیشفعالی منطقه سه شهر تهران در سال 1402 بود که 60 نفر از داوطلبان واجد شرایط به روش نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی و برابر، در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جای گرفتند. برای گروه آزمایش اول، هدایتگری مهارتهای اجرایی طی 12 جلسه 60 دقیقهای و برای گروه آزمایش دوم، توانبخشی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی طی 16 جلسه 60 دقیقهای اجرا شد؛ درحالیکه گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. آزمودنیها با مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی (2000) ارزیابی شدند. دادهها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، با نسخه 26 نرمافزار SPSS در سطح معناداری 05/0 تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد هدایتگری مهارتهای اجرایی بر نمره کل و شاخصهای رفتاری و شناختی کارکردهای اجرایی تاثیر مثبت و ماندگاری داشت (001/0>P) اما بر شاخص تنظیم هیجانی موثر نبود (07/0=P). توانبخشی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی نیز بر نمره کل و شاخصهای کارکردهای اجرایی تاثیر مثبت و ماندگاری داشت (001/0>P). علاوهبراین، برنامه هدایتگری مهارتهای اجرایی از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی موثرتر بود (001/0>P).
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت برنامه هدایتگری مهارتهای اجرایی نسبت به توانبخشی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی، در ارتقا کارکردهای اجرایی کودکان با اختلال کاستی توجه/ بیشفعالی موثرتر بوده است.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی