چکیده
زمینه و هدف: تولد کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم، موجب بروز چالش در خانواده بهویژه برای مادر میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسهٔ اثربخشی درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد با آموزش راهبردهای مقابلهای بر افزایش عزتنفس و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم بود.
روشبررسی: روش پژوهش، نیمهآزمایشی چندگروهی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و دورۀ پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم تشکیل دادند که در مراکز آموزشیدرمانی خاص کودکان طیف اتیسم شهر بوشهر مشغول به تحصیل یا درمان بودند. از میان آنها سی نفر واجد شرایط بهصورت نمونهٔ دردسترس وارد مطالعه شدند و بهطور تصادفی در سه گروه (درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد، آموزش راهبردهای مقابلهای، گواه) قرار گرفتند. فقط گروههای آزمایش هرکدام در هشت جلسهٔ درمانی، هفتهای یک جلسهٔ نوددقیقهای شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس عزتنفس روزنبرگ (روزنبرگ، ۱۹۶۵) و مقیاس خودکارآمدی والدگری (دومکا و همکاران، ۱۹۹۶) بود. دادهها با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح احتمال ۰٫۰۵ توسط نرمافزار SPSS نسخهٔ ۱۶ تحلیل شدند.
یافتهها: درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد و آموزش راهبردهای مقابلهای بر افزایش عزتنفس و خودکارآمدی والدگری مادران گروههای آزمایش درمقایسه با گروه گواه، بهطور معناداری اثربخش بود (۰٫۰۰۱>p). اثر هر دو مداخله از مراحل پیشآزمون تا پسآزمون (۰٫۰۰۱>p) و از مراحل پیشآزمون تا پیگیری (۰٫۰۰۱>p) معنادار شد؛ اما از مراحل پسآزمون تا پیگیری معنادار نبود (۰٫۰۵<p). همچنین بین میانگین نمرات گروههای آزمایش در متغیرهای عزتنفس (۰٫۶۶۸=p) و خودکارآمدی والدگری (۰٫۰۵۶=p) تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، هر دو مداخله بر افزایش عزتنفس و خودکارآمدی والدگری اثربخش است و تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو مداخله وجود ندارد؛ ازاینرو، درمانگران میتوانند از این دو رویکرد درمانی و آموزشی بهویژه درمان مبتنیبر پذیرش و تعهد که موج نوینی از درمانهای شناختیرفتاری است، استفاده کنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |