زمینه و هدف: مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیشفعالی با چالشهای مهمی ازجمله نقص در مدیریت و تنظیم هیجان مواجه هستند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مقایسهٔ اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنیبر پذیرش و تعهد و آموزش فرزندپروری مبتنیبر روانشناسی مثبتگرا بر تنظیم هیجان مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی انجام شد.
روشبررسی: مطالعهٔ حاضر بهروش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری را تمامی مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی ۸تا۱۲سالهٔ پسر در شهر تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. ازطریق نمونهگیری هدفمند و دردسترس، ۴۵ نفر مادر داوطلب وارد مطالعه شدند و بهشکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، ۲۰۰۴)، برنامۀ آموزش فرزندپروری مبتنیبر پذیرش و تعهد (کوین و مورل، ۲۰۰۹) در ده جلسهٔ نوددقیقهای و آموزش فرزندپروری مبتنیبر روانشناسی مثبتگرا (رشید و سلیگمن، ۲۰۱۳) در ده جلسهٔ نوددقیقهای بود. برای تحلیل دادهها، از آزمونهای تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۲ در سطح معناداری ۰٫۰۵ استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، بعد از حذف اثر پیشآزمون، در پسآزمون، بین دو گروه آزمایش و گروه گواه در میانگین نمرهٔ تنظیم هیجان تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱>p). همچنین مداخلهٔ فرزندپروری مبتنیبر پذیرش و تعهد (۰٫۰۰۱>p) و مداخلهٔ فرزندپروری مبتنیبر روانشناسی مثبتگرا (۰٫۰۲۳=p) برای گروههای آزمایش موجب کاهش دشواری در تنظیم هیجان در مادران، درمقایسه با گروه گواه شد. بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنیبر پذیرش و تعهد و آموزش فرزندپروری مبتنیبر روانشناسی مثبتگرا بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیشفعالی نیز تفاوت معنادار وجود داشت (۰٫۰۰۱>p).
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش نتیجه گرفته میشود که اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنیبر روانشناسی مثبتگرا بر بهبود تنظیم هیجان مادران بیشتر از آموزش فرزندپروری مبتنیبر درمان پذیرش و تعهد است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |