مقالات در دست انتشار                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده:   (27 مشاهده)
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس که به اختصار ام اس نام دارد، یکی از بیماری‌های خودایمنی پیچیده‌ای است که سیستم عصبی مرکزی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این بیماری با آسیب به میلین و آکسون‌های مغز و نخاع همراه است و می‌تواند منجر به طیف گسترده‌ای از ناتوانی‌های جسمی و روانی شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی زندگی درمانی بر درماندگی آموخته شده و امنیت روانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسی: روش پژوهش نیمه­آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به مولتیپل اسکروزیس در انجمن ام.اس مازندران بودند که در محدوده زمانی مهرماه 1401 لغایت شهریورماه 1402 ثبت نام کرده و تشخیص ام.اس را از متخصص دریافت کرده بودند. از میان آنها 24 نفر داوطلب واجد شرایط با توجه به ملاک‌های ورود به پژوهش توسط روش نمونه­گیری هدفمند وارد مطالعه شدند  و به­صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 12 نفر). اعضای گروه آزمایش در معرض 8 جلسه 90 دقیقه‌ای زندگی درمانی (حسن زاده، 1401) گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله­­ای دریافت نکردند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از پرسشنامه درماندگی آموخته شده (کوینلس و نیلسون، 1988) و امنیت روانی (مازلو و همکاران، 1952) در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و سه ماه پس از انجام مداخله، جمع‌آوری و به وسیله تحلیل اندازه‌گیری مکرر و سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان‌داد اثر زمان و گروه در هر دو متغیر درماندگی آموخته شده و امنیت روانی (001/0< p) و اثر گروه در متغیر درماندگی آموخته شده (035/0= p) و امنیت روانی (043/0= p)  است. همچنین با توجه به مقایسه زوجی، نتایج به دست آمده در متغیر درماندگی آموخته شده در گروه زندگی درمانی تفاوت بین میانگین نمرات مرحله پیش‌آزمون با مراحل پس‌آزمون و پیگیری معنادار بود (001/0< p). با مقایسه میانگین نمرات در سه مرحله مشاهده شد برای گروه زندگی درمانی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری درماندگی آموخته شده نسبت به مرحله پیش‌آزمون به طور معناداری کاهش یافت (001/0< p) که این امر نشان دهنده اثربخشی زندگی درمانی بر درماندگی آموخته شده بود. همچنین در متغیر امنیت روانی در گروه زندگی درمانی، تفاوت بین میانگین نمرات مرحله پیش‌آزمون با مراحل پس‌آزمون و پیگیری معنادار بود (001/0< p). با مقایسه میانگین نمرات در سه مرحله مشاهده شد برای گروه زندگی درمانی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری امنیت روانی نسبت به مرحله پیش‌آزمون به طور معناداری افزایش یافت (001/0< p)

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر، به نظر می‌رسد زندگی درمانی در کاهش مشکلات هیجانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است.
     
نوع مطالعه: مقاله پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: روانشناسی

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات ناتوانی (علمی- پژوهشی) می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Middle Eastern Journal of Disability Studies

Designed & Developed by : Yektaweb