1- دانشجوی دکتری، دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
2- استاد، دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
3- دانشیار، دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
چکیده: (654 مشاهده)
چکیده
زمینه و هدف: در زمینه ارزیابی ناتوانیهای یادگیری، یکی از معدود ابزارهای تشخیصی- تجویزی، چهارمین ویرایش مقیاس ارزیابی ناتوانی یادگیری (مککارنی و هاوس، 2018) است که مبنای مداخلات ارائهشده در این ابزار، ساختار نظری هفتمؤلفهای این مقیاس با ترکیبی منطقی است. پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی ساختار هفتمؤلفهای چهارمین ویرایش مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری (مککارنی و هاوس، 2018) در بین دانشآموزان پایههای دوم تا پنجم ابتدایی انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفیتحلیلی از نوع توسعه ابزار بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان پایههای دوم تا پنجم ابتدایی در سال 1401-1400 تشکیل دادند. با رعایت حداقل حجم نمونه مورد نیاز و ملاکهای ورود و خروج، گروه نمونه بهنجار مشتمل بر 298 دانشآموز، به روش نمونهگیری تصادفی ساده و هدفمند و گروه نمونه بالینی مشتمل بر 27 نفر از دانشآموزان دارای ناتوانیهای یادگیری به شیوه نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. برای اعتباریابی، از چهارمین ویرایش مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری (مککارنی و هاوس، 2018) و جهت بررسی اعتبار همزمان از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو (ویلکات و همکاران، 2011) استفادهشد. به منظور بررسی اعتبار سازه، تحلیل عاملی تأییدی با تکنیک تلفیق گویه در گروه بهنجار و با استفاده از AMOS26، انجام شد. همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ، ثبات زمانی به روش پایایی بازآزمایی با فاصله زمانی چهار هفته و با محاسبه ضریب همبستگی درونطبقهای و همچنین اعتبار همزمان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در گروه نمونه بالینی و اعتبار تفکیکی نیز از طریق آزمون تی مستقل بین دو گروه همتا از نظر جنسیت، پایه تحصیلی و محل سکونت، شامل 27 نفر از گروه نمونه بهنجار و گروه نمونه بالینی با استفاده از SPSS26 بررسیشد. سطح معناداری آزمونهای آماری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: در تحلیل عامل تأییدی شاخصهای برازندگی شامل 88/3 = CMIN/df، 96/0 = CFI، 97/0=PCFI و 96/0=IFI، از برازندگی ساختار هفتمؤلفهای مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری با دادهها حمایتکرد. در بررسی اعتبار تفکیکی، بین نمره کل مقیاس مذکور در دو گروه بهنجار و بالینی (001/0p<) تفاوت معنادار وجود داشت. مقدار آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 94/0 و برای هریک از مؤلفهها بیش از 70/0 و همچنین ضرایب همبستگی درونطبقهای برای هریک از مؤلفهها از 891/0 تا 970/0محاسبهشد (001/0p<). همچنین بین نمرات این مقیاس و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو، رابطه مثبت و معنادار (001/0 >p)، بهدستآمد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، از مقیاس تشخیصی- تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری با ساختار هفتمؤلفهای، میتوان به عنوان ابزاری با اعتبار و پایایی مناسب برای ارزیابی ناتوانی یادگیری در دانشآموزان پایههای دوم تا پنجم ابتدایی، استفادهکرد.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی