زمینه و هدف: مطالعات تجربی در زمینهٔ استفاده از راهبردهای یادگیری در دانشآموزان با اختلالات تولید گفتار، محدود است. هدف مطالعهٔ حاضر مقایسۀ کاربرد راهبردهای یادگیری واژگان زبان انگلیسی در دانشآموزان دارای لکنت زبان و عادی بود.
روشبررسی: این پژوهش توصیفیتحلیلی از نوع مقایسهای بود. جامعهٔ آماری را دانشآموزان عادی و دارای لکنت زبان در شهر رشت تشکیل دادند. برای اجرای این تحقیق چهل دانشآموز دارای اختلال لکنت زبان و عادی در دو جنس دختر و پسر با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. انتخاب دانشآموزان عادی از دو دبیرستان در رشت و دانشآموزان مبتلا به لکنت زبان از میان مراجعان به سه کلینیک گفتاردرمانی در رشت صورت گرفت. مهارت زبان انگلیسی شرکتکنندگان در پژوهش ازطریق آزمون بسندگی نلسون (فولر و کو، ۱۹۷۶) ارزیابی شد که همه در سطح مقدماتی بودند؛ همچنین همۀ آنها پرسشنامۀ راهبردهای یادگیری واژگان (اشمیت، ۱۹۹۷) را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل برای مقایسهٔ دو گروه توسط نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۵ در سطح معناداری ۰٫۰۵ انجام پذیرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد، میان میانگین راهبردهای تصمیمگیری در دانشآموزان دارای لکنت زبان و دانشآموزان عادی تفاوت معنادار وجود نداشت؛ اما بین میانگین راهبردهای اجتماعی در دانشآموزان دارای لکنت زبان و دانشآموزان عادی تفاوت معنادار مشاهده شد (۰٫۰۰۱>p). برطبق راهنمای پیشنهادی آکسفورد، هر دو گروه از نظر استفاده از راهبردهای تصمیمگیری در سطح عالی و از نظر استفاده از راهبردهای اجتماعی در سطح متوسط بودند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، دانشآموزان عادی و دارای لکنت زبان در بهرهگیری از راهبردهای تصمیمگیری یکسان هستند و با هم تفاوت معنادار ندارند؛ ولی در بهرهگیری از راهبردهای اجتماعی، دانشآموزان عادی تمایل بیشتری از خود نشان میدهند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |