1- گروه روانشناسی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده: (164 مشاهده)
چکیده:
زمینه و هدف: اختلال سلوک به عنوان یک اختلال در دوران کودکی با مجموعهای از رفتارهای منفی که کودکان نسبت به بزرگسالان یا هر فرد دیگری نشان میدهند، مشخص میگردد. این کودکان اساساً دارای مشکلات عاطفی و رفتاری هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش طرحوارههای ناسازگار و دشواری در تنظیم هیجان در پیشبینی اختلال سلوک نوجوانی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان مراجعه کننده به کلینیکهای روانشناختی همدان در سال 98-1397 که مبتلا به اختلال سلوک بود. تعداد 300 نفر از این افراد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای طرحواره Young، دشواری در تنظیم هیجان Graz و Roemer و علایم مرضی کودکان Birshak پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافتهها: میانگین و انحراف استاندارد در متغیرهای طرحواره¬های ناسازگار 12/5 ± 79/15، دشواری در تنظیم هیجان18/16 ± 07/107 و اختلال سلوک نوجوانی 77/10 ± 85/50 بود. نتایج نشان داد که طرحوارههای ناسازگار و دشواری در تنظیم هیجان قادر به پیش بینی اختلال سلوک نوجوانی میباشد. طرحوارههای ناسازگار 292/0و دشواری در تنظیم هیجان 383/0، از واریانس اختلال سلوک نوجوانی را تبیین میکنند (001/0> P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده، به نظر میرسد با اصلاح طرحوارههای ناسازگار و افزایش توانایی در تنظیم هیجان میتوان از اختلال سلوک در نوجوانی جلوگیری نمود.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
روانشناسی