چکیده
زمینه و هدف: زنان ازیکطرف در محیط کار و خانه بهدلیل نقشهای متعدد خود فشار زیادی را تحمل میکنند و ازسویدیگر درمقایسه با مردان از فرصت رشد و ارتقای شغلی و مزایایی همچون حقوق اضافه و غیره محروم هستند. این عوامل میتواند آنها را گرفتار مجموعهٔ افکار مزاحم و نشخوار فکری کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسهٔ نشخوار فکری و باورهای فراشناختی در زنان شاغل و زنان خانهدار شهر یزد بود.
روشبررسی: روش تحقیق، توصیفی و از نوع علّیمقایسهای بود. جامعهٔ آماری را تمامی زنان خانهدار و زنان شاغل در ادارهها و سازمانهای شهر یزد در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند. تعداد نمونهٔ پژوهش دویست نفر (صد نفر از زنان شاغل و صد نفر از زنان خانهدار) بود که بهصورت دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس نشخوار فکری (نالن-هوکسما و مارو، ۱۹۹۱) و پرسشنامهٔ باورهای فراشناختی (ولز و کارترایت-هاتن، ۲۰۰۴) بود. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل در نرمافزار SPSS صورت گرفت. سطح معناداری آزمونهای آماری ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، بین دو گروه زنان شاغل و زنان خانهدار از نظر نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱>p)؛ اما از نظر باورهای فراشناختی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰٫۶۳۱=p).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای پژوهش نتیجه گرفته میشود که اشتغال زنان میتواند به آنها کمک کند تا کمتر درگیر افکار مزاحم و نشخوارهای فکری شوند و از بهداشت روانی بیشتری برخوردار باشند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |