چکیده
زمینه و هدف: افراد ناتوان هوشی، گروه اجتماعی آسیبپذیری هستند که جنبههای سلامت جسمانی و کیفیت زندگی و توانایی فرد برای زندگی مستقل آنها از اهمیت خاصی برخوردار است؛ بنابراین بررسی عواملی که موجب افزایش کیفیت زندگی در این گروه شود، ضروری است. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیرات تعادل عملکردی و کارکردهای شناختی و خطر سقوط بر کیفیت زندگی افراد با ناتوانی هوشی انجام شد.
روشبررسی: روش پژوهش توصیفیتحلیلی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را بزرگسالان ناتوان هوشی با دامنهٔ سنی ۱۸تا۵۵ سال در طبقهبندیهای خفیف و متوسط و شدید از شهرهای اردبیل و تبریز و ارومیه تشکیل دادند. تحقیق حاضر در سال ۱۴۰۰ انجام گرفت. آزمودنیها را ۶۱ نفر از بزرگسالان ناتوان هوشی تشکیل دادند که با روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای مربوط به کیفیت زندگی از پرسشنامهٔ کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ۲۶گویهای (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۶)، برای بهدستآوردن نقص کارکردهای شناختی از آزمون کارکردهای شناختی Prudhoe (کای و همکاران، ۲۰۰۳)، برای اندازهگیری خطر سقوط از ابزار ارزیابی خطر سقوط جانز هاپکینز (پو و همکاران، ۲۰۰۷) و برای اندازهگیری تعادل عملکردی از آزمون دسترسی عملکردی (دانکن و همکاران، ۱۹۹۰) استفاده شد. بهمنظور بررسی رابطهٔ بین کیفیت زندگی با کارکردهای شناختی و خطر سقوط و تعادل عملکردی، روش همبستگی پیرسون و برای پیشبینی کیفیت زندگی، تحلیل رگرسیون بهکار رفت. تحلیل دادهها بهکمک نسخهٔ ۲۴ نرمافزار SPSS در سطح معناداری ۰٫۰۵ صورت گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد، بین کیفیت زندگی با تعادل عملکردی ارتباط معناداری وجود داشت (۰٫۲۱=p و ۰٫۲۹۶=r)؛ همچنین ۸٫۹درصد از تغییرات کیفیت زندگی بزرگسالان با ناتوانی هوشی ازطریق تعادل عملکردی تبیین شد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای تحقیق، بین کیفیت زندگی و تعادل عملکردی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ همچنین پیشبینی کیفیت زندگی افراد با ناتوان هوشی ازطریق تعادل عملکردی امکانپذیر است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |