چکیده زمینه و هدف: وضعیت طرد اجتماعی معلولین و چگونگی توزیع این مهم در بین معلولین جامعه از موضوعات مهم در حیطه مطالعات ناتوانی محسوب می شود. پژوهش حاضر در پی فهم ارتباط بین اعتماد اجتماعی با طرد معلولین از اجتماع انجام گرفت. روش بررسی: دراین تحقیق از دو روش کمی (پیمایشی) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده. جامعه آماری ، معلولین جسمی حرکتی 64-15سال دارای پرونده در بهزیستی مرکز شهرستان ری بودند. حجم نمونه متشکل از 369 نفر بود و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه های عمیق استفاده شد. برای مصاحبه، نمونهای متشکل از 51 نفر به گونه ای هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. از نرم افزار spss نیز برای تحلیل داده های کمی و از تکنیک تحلیل محتوا برای تحلیل دادده های کیفی استفاده شد. یافته ها: یافته های کمی و کیفی تحقیق گویای آن بودند که اولا، 55% درصد از نمونه مورد بررسی دارای تحصیلات زیر دیپلم، 47.4% درصد بیکار، 68.6% درصد دارای ارتباطات اجتماعی محدود، 50% درصد دارای مشارکت اجتماعی محدود و متعاقبا 35.6% درصد دارای احساس شرمساری اجتماعی شدیدی بودند. بین عدم اعتماد اجتماعی و طرد معلولین از اجتماع رابطه معناداری وجود داشت. (P<0.001). بین عدم اعتماد اجتماعی و ارتباطات اجتماعی معلولین 706/0r= و (P<0.001) ، عدم اعتماد اجتماعی با مشارکت اجتماعی معلولین 633/0r= و (P<0.001) و عدم اعتماد اجتماعی و تحصیلات معلولین 259/0r= و (P<0.001) همبستگی وجود داشت. همچنین بین عدم اعتماد اجتماعی و شرمساری اجتماعی معلولین 469/0- r= و (P<0.001)همبستگی منفی وجود داشت و زمانیکه اعتماد اجتماعی به معلولین بالا بود، 765/0r= و (P<0.001) از معلولین شاغل بودند و زمانیکه اعتماد اجتماعی پایین بود فقط 303/0r= و (P<0.001) از معلولین شاغل بودند. نتیجه گیری: به نظر می رسد حجم گسترده بیسوادی، بیکاری و همچنین فقر در روابط و مشارکتهای اجتماعی در بین معلولین، به عدم اعتماد اجتماعی نسبت به معلولین ارتباط دارد. بنابراین برای جلب اعتماد اجتماعی نسبت به معلولین باید هرچه سریع تر از طریق نهادهای فرهنگ ساز اقدامات لازم مبذول گردند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |