زمینه و هدف: بهدلیل نقش پراهمیت فاکتورهای روانی و اجتماعی بر بهبود روند بیماری اماس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلهٔ راهحلمدار بر بهبود میزان سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به اماس انجام پذیرفت.
روشبررسی: روش این مطالعه، شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به اماس شهرستان بوکان در سال ۱۳۹۶ تشکیل دادند که لیست کامل آنها در انجمن اماس شهرستان بوکان وجود داشت. تعداد این افراد برابر با ۲۳۶ نفر بود که با پرسشنامهٔ استاندارد سازگاری اجتماعی (ویزمن و پیکل، ۱۹۷۴) بررسی شدند. بعد از این مرحله از میان شرکتکنندهها، چهل نفر از افراد با سازگاری اجتماعی کمتر و دارای معیارهای ورود به پژوهش، بهصورت تصادفی در گروه گواه و گروه آزمایش قرار گرفتند (هر گروه بیست نفر). صرفاً افراد گروه آزمایش بهمدت هفت جلسهٔ یکونیمساعته، درمان راهحلمدار بهشیوهٔ گروهی را دریافت کردند. برای پیشآزمون و پسآزمون، در گروهها نیز پرسشنامهٔ مذکور سازگاری اجتماعی اجرا شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون تی دو گروه مستقل و آزمون مجذور خی در نرمافزار SPSS صورت گرفت. سطح معناداری آزمونهای آماری ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، بعد از تعدیل اثر نمرههای پیشآزمون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گروه گواه در میانگین نمرات سازگاری اجتماعی و همچنین در خردهمقیاسهای آن شامل فعالیت روزمره، فعالیت اجتماعی و فوقبرنامه، روابط زناشویی، روابط والدینی و روابط خانوادگی، در پسآزمون بهدست آمد (۰٫۰۰۱>p)؛ اما در خردهمقیاسهای روابط با خویشاوندان (۰٫۰۸۱=p) و وضعیت اقتصادی (۰٫۱۸۱=p) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون وجود نداشت.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتهها نتیجه گرفته میشود که مداخلهٔ راهحلمدار کوتاهمدت در ارتقای سازگاری اجتماعی بیماران زن مبتلا به اماس مؤثر است. بر این اساس به روانشناسان، مشاوران و مددکاران اجتماعی و توانبخشی توصیه میشود در کار با این بیماران از مداخلهٔ راهحلمدار سود جویند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |