خوش آمدید

مجله مطالعات ناتوانی (علمی-پژوهشی)

Journal of Disability Studies


مدیر مسئول: دکتر مسعود کریملو؛ دانشیار دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران
سردبیر: دکتر محمد کمالی؛ استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران
دبیر اجرایی: مریم موسوی خطاط
مجله مطالعات ناتوانی به شماره استاندارد بین‌‌المللی پی آیند (شاپا) ۲۸۴۰-۲۳۲۲ بوده و به زبان فارسی با چکیده‌های فارسی و انگلیسی مقالات به چاپ می‌رسد. این مجله از سوی کمیسیون نشریات علوم پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حائز رتبه علمی–پژوهشی شناخته شده، که این رتبه در یک‌صدونهمین (۱۰۹) جلسه کمیسیون نشریات علوم پزشکی کشور مورخ ۹۱/۸/۱۸ به‌تصویب رسیده است.
همچنین شایان ذکر است که این مجله در نمایه‌های ISC، SID، Google Scholar و Magiran و Microsoft Academic نمایه می‌شود.
Main Image

مجله مطالعات ناتوانی

1403، جلد 14، شماره0

شاپای چاپی: 2322-2840

شاپای الکترونيکی: 2322-2840

مدير مسئول: دکتر مسعود کریملو

سردبير: دکتر محمد کمالی

مشاهده ی آخرین شماره

  •      
           
             
             
    امکان‌سنجی پروتکل تلفیقی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان هیجان‌مدار در کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی
             

    هاله دلاوری, شهلا پزشک, سید علیرضا افشانی, آزاده ابویی

    چکیده
    مقدمه: اختلال شخصیت مرزی با نشانه‌هایی همچون بی‌ثباتی در عواطف و روابط بین‌فردی و خودپنداره همراه می‌شود و درمان آن چالش‌برانگیز است. پژوهش حاضر باهدف امکانسنجی پروتکل تلفیقی رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان هیجان‌مدار در کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت.
    روش‌بررسی: در این مطالعهٔ کیفی، پروتکلی درمانی تلفیقی توسط محققان طراحی شد که ترکیبی از مؤلفه‌های درمان هیجان‌محور و رفتاردرمانی دیالکتیکی بود. دوازده متخصص بالینی باتجربه در حوزهٔ اختلالات شخصیت، روایی محتوای این پروتکل را ارزیابی کردند. محاسبهٔ شاخص‌های روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) صورت گرفت.
    یافته‌ها: نتایج مشخص کرد، تمامی جلسات آموزشی نسبت روایی محتوای بیشتر از ۰٫۵۶ داشت که از حد پذیرفتنی برای دوازده متخصص بیشتر بود؛ همچنین شاخص روایی محتوای همهٔ جلسات در ابعاد مرتبط‌بودن و ساده‌بودن و واضح‌بودن بیشتر از ۰٫۸ بود که روایی مطلوب پروتکل تلفیقی را نشان داد.
    نتیجه‌گیری: براساس نتایج، پروتکل درمانی تلفیقی پیشنهادی دارای روایی محتوای مناسبی از دیدگاه متخصصان است و می‌تواند به‌منظور بررسی اثربخشی در مطالعات آینده استفاده شود.

                       
    مشاهده چکیده (178) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (102) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    الگوی روابط ساختاری پیش‌بینی نشانه‌های اضطراب جدایی کودکان ۵تا۸ساله براساس انسجام خانواده با میانجیگری احساس ناایمنی مادران
             

    فاطمه شمسی, مهرانگیز شعاع کاظمی, پریناز بنی سی

    چکیده
    زمینه و هدف: پژوهش‌ها نشان داد، اختلال اضطراب جدایی در انسجام خانواده و کیفیت تعامل مادر-کودک ریشه دارد. این پژوهش باهدف بررسی الگوی روابط ساختاری پیش‌بینی نشانه‌های اضطراب جدایی کودکان ۵تا۸ساله براساس انسجام خانواده با میانجیگری احساس ناایمنی مادران انجام گرفت.
    روش‌بررسی: روش پژوهش، توصیفی‌تحلیلی از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعهٔ آماری پژوهش را مادران کودکان ۵تا۸سالهٔ مبتلا به اختلال اضطراب جدایی در چهار منطقهٔ شمال، جنوب، شرق و غرب تهران در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آن‌ها ۲۴۲ نفر به‌روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها، نسخۀ والد مقیاس سنجش اضطراب جدایی (هان و همکاران، ۲۰۰۳) و پرسش‌نامهٔ‌ انسجام خانواده (سامانی، ۱۳۸۱) و تجدیدنظرشدۀ مقیاس دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، ۱۹۹۰) به‌کار رفت. تحلیل داده‌ها بااستفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌سازی معادلات ساختاری در نسخۀ ۲۲ نرم‌افزارهای SPSS و AMOS در سطح معناداری ۰٫۰۵ صورت گرفت.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، ضریب مسیر مستقیم بین انسجام خانواده با اضطراب جدایی کودک، منفی و معنادار (۰٫۰۰۴=p، ۰٫۲۹۳-=β) و ضریب مسیر مستقیم بین احساس ناایمنی مادر با اضطراب جدایی کودک، مثبت و معنادار (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۴۸=β) بود. ضریب مسیر مستقیم بین انسجام خانواده و احساس ناایمنی مادر، منفی و معنادار به‌دست آمد (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۵۱۴-=β). همچنین نتایج ضریب مسیر غیرمستقیم مشخص کرد، کرانهٔ پایین فاصلهٔ اطمینان برای احساس ناایمنی مادر به‌عنوان متغیر میانجی بین انسجام خانواده با اضطراب جدایی کودک ۰٫۳۱۹- و کرانهٔ بالای آن ۰٫۱۴۲- بود (۰٫۰۰۱>p). شاخص‌های نکویی برازش مدل مفهومی برازش داده‌شده برابر با ۲٫۲۱=X2/df و ۰٫۹۵۷=GFI، ۰٫۹۴۶=NFI، ۰٫۹۷۰=CFI و ۰٫۰۷۱=RMSEA به‌‌دست آمد.
    نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش می‌تواند الگویی برای کاهش نشانه‌های اضطراب جدایی کودکان ازطریق تقویت انسجام خانواده و به‌تبع آن کاهش احساس ناایمنی مادران باشد.

     

                       
    مشاهده چکیده (173) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (118) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    تبیین الگوی ساختاری رابطهٔ سبک‌های دلبستگی با دل‌زدگی زناشویی با نقش میانجی احساس انسجام روانی در متأهلین
             

    فرانک حسنی پویا, ناصر صبحی قراملکی, حسن میرزاحسینی

    چکیده
    زمینه و هدف: سبک‌های دلبستگی و احساس انسجام روانی ازجمله عوامل تأثیرگذار بر دل‌زدگی زناشویی است و شکل‌گیری احساس انسجام روانی تحت‌تأثیر سبک‌های دلبستگی قرار دارد. پژوهش حاضر باهدف تبیین الگوی ساختاری رابطهٔ سبک‌های دلبستگی با دل‌زدگی زناشویی با نقش میانجی احساس انسجام روانی در متأهلان انجام شد.
    روش‌بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی‌همبستگی به‌روش تحلیل مسیر بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی زنان و مردان متأهل مراجعه‌کننده به کلینیک دلفی در شهر تهران در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند که از میان آن‌ها ۳۸۴ نفر به‌روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دل‌زدگی زناشویی (کایزر، ۱۹۹۶) و مقیاس تجدیدنظرشدۀ دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، ۱۹۹۰) و پرسش‌نامهٔ احساس انسجام (فلنسبرگ-مدسن و همکاران، ۲۰۰۶) بود. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل مسیر و نرم‌افزارهای SPSS نسخهٔ ۲۲ و AMOS نسخهٔ ۲۴ و سطح معناداری ۰٫۰۵ استفاده شد.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، الگوی مفروض پژوهش با داده‌های گردآوری‌شده برازش داشت (۲٫۲۳=۲X و ۰٫۹۸۹=CFI و ۰٫۹۹۸=GFI و ۰٫۹۵۲=AGFI و ۰٫۰۵۴=RMSEA). احساس انسجام روانی رابطهٔ بین سبک دلبستگی اجتنابی (۰٫۰۰۱>p و ۰٫۱۲۶=β) و سبک دلبستگی ایمن (۰٫۰۰۱>p و ۰٫۱۵۱-=β) و سبک دلبستگی اضطرابی (۰٫۰۰۱>p و ۰٫۲۳۳-=β) را با دل‌زدگی زناشویی میانجیگری کرد.
    نتیجه‌گیری: براساس نتایج پژوهش، احساس انسجام روانی رابطهٔ سبک‌های دلبستگی اجتنابی و ایمن و اضطرابی با دل‌زدگی زناشویی را در متأهلان میانجیگری می‌کند.

                       
    مشاهده چکیده (180) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (192) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    مقایسهٔ شاخص‌های عملکردی، پارامترهای فضایی-زمانی راه‌رفتن و تعادل ایستا در افراد مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی با افراد سالم
             

    ندا قدیمی قشلاقی, الهام شیرزاد, محمد کریم زاده, هومن مینونژاد

    چکیده
    زمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی و مقایسهٔ سندرم متقاطع فوقانی در شاخصه‌های فضایی-زمانی راه‌رفتن و شاخص‌های عملکردی و تعادل ایستا در زنان مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی با افراد سالم بود.
    روش‌بررسی: روش تحقیق حاضر علّی-مقایسه‌ای بود. جامعهٔ آماری پژوهش را افراد مبتلا به ناهنجاری سندرم متقاطع فوقانی و افراد سالم دارای سن ۲۰تا۳۰ سال تشکیل دادند. براساس معیارهای ورود و خروج سی نفر در دو گروه پانزده‌نفره از افراد مبتلا به ناهنجاری سندرم متقاطع فوقانی و افراد سالم انتخاب شدند. پارامترهای راه‌رفتن و زاویهٔ سربه‌جلو و شانه‌به‌جلو به‌وسیلهٔ دوربین دیجیتال، مرکز فشار بااستفاده از صفحهٔ نیروی Wii Balance Board یا همان (BBW)، زاویهٔ کایفوز به‌وسیلهٔ خط‌کش منعطف و شاخص‌های عملکردی بااستفاده از کیت اندازه‌گیری شاخص‌های عملکردی FMS، اندازه‌گیری شد. به‌منظور بررسی تفاوت بین گروه افراد سالم و گروه افراد دارای ناهنجاری سندرم متقاطع فوقانی، آزمون تی مستقل و نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۲ در سطح معناداری ۰٫۰۵ به‌کار رفت.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، در میزان پارامترهای فضایی-زمانی راه‌رفتن (میزان طول گام، سرعت راه‌رفتن، فرکانس گام‌برداری، زمان گام‌برداری، طول قدم راست، طول قدم چپ، شاخص تقارن)، بین دو گروه افراد مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی با افراد سالم تفاوت معناداری وجود نداشت (۰٫۰۵<p)؛ همچنین در میزان شاخص‌های عملکردی و میزان جابه‌جایی مرکز فشار شامل نوسانات قدامی‌خلفی و نوسانات داخلی‌خارجی، بین دو گروه افراد مبتلا به سندرم متقاطع فوقانی با افراد سالم تفاوت معناداری مشاهده شد (۰٫۰۰۱>p).
    نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد در سندرم متقاطع فوقانی، متغیرهای فضایی-زمانی راه‌رفتن مختل نمی‌شود. ازطرفی این سندرم شاخص‌های عملکردی و میزان تعادل را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

                       
    مشاهده چکیده (292) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (36) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    بررسی اثربخشی درمان فراشناخت بر عملکرد خانواده، کنترل هیجانی و همدلی عاطفی مادران دارای فرزند دختر ۶تا۱۲سالهٔ مبتلا به بیش‌فعالی-کمبود توجه
             

    معصومه یزدانی, مهدی قاسمی مطلق, محمد یمینی

    چکیده
    هدف و زمینه: اختلال بیش‌فعالی-کمبود توجه، از اختلال‌های روان‌پزشکی بسیار شایع دوران کودکی و مسئله‌ای مهم در بهداشت روانی جامعه به‌شمار می‌آید. پژوهش حاضر به‌منظور بررسی اثربخشی درمان فراشناخت بر عملکرد خانواده و کنترل هیجانی و همدلی عاطفی مادران دارای فرزند دختر ۶تا۱۲‌سالهٔ مبتلا به بیش‌فعالی-کمبود توجه انجام گرفت.
    روش‌بررسی: روش پژوهش، نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه‌ٔ آماری پژوهش را مادران دانش‌آموزان دختر سال اول تا ششم (گروه سنی ۶تا۱۲ سال) دبستان‌های ابتدایی شـهر بجنورد در سال ۹۹-۱۳۹۸ تشکیل دادند. از جامعهٔ آماری سی نفر از میان داوطلبان، با روش نمونه‌گیری هدفمند وارد مطالعه شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری‌ داده‌ها در پیش‌آزمون و پس‌آزمون برای هر دو گروه، پرسش‌نامهٔ عملکرد خانواده (اپشتاین و همکاران، ۱۹۸۳) و پرسش‌نامهٔ مهار هیجانی (راجر و نجاریان، ۱۹۸۹) و پرسش‌نامهٔ همدلی (داویس، ۱۹۸۳) بود. گروه آزمایش طی هشت جلسه درمان فراشناختی را دریافت کرد. داده‌ها بااستفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معناداری ۰٫۰۵ به‌کمک نرم‌افزار SPSS نسخۀ ۲۲ تحلیل شدند.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، بین میانگین نمرات متغیرهای عملکرد خانواده (۰٫۰۰۱>p) و کنترل هیجانی (۰٫۰۰۱>p) و همدلی عاطفی (۰٫۰۰۱>p) گروه‌های آزمایش و گواه در پس‌آزمون، تفاوت معناداری وجود داشت.
    نتیجه‌گیری: براساس نتایج، درمان فراشناخت بر بهبود عملکرد خانواده و کنترل هیجانی و همدلی عاطفی مادران دارای فرزند دختر ۶تا۱۲سالهٔ مبتلا به بیش‌فعالی-کمبود توجه تأثیر معناداری دارد.


                       
    مشاهده چکیده (278) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (35) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    تعیین اثربخشی آموزش ذهنیت رشد بر تاب‌آوری نوجوانان دختر با مشکلات رفتاری
             

    آزیتا طالبی, سمیرا وکیلی, لیلا کاشانی وحید, مریم اساسه

    چکیده
    هدف و زمینه: پژوهش‌ها نشان داده است، نوجوانان با مشکلات رفتاری در آزمون‌های تاب‌آوری نمرات کمتری کسب می‌کنند. این پژوهش‌ها به نقش ویژگی شخصیتی در مشکلات رفتاری نوجوانان اشاره دارد. پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش ذهنیت رشد بر تاب‌آوری نوجوانان دختر با مشکلات رفتاری انجام شد.
    روش‌بررسی: روش این پژوهش، نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه‌ گواه و دورۀ پیگیری بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی نوجوانان دختر ۱۲تا۱۶ سال تشکیل دادند که در مدارس دورهٔ اول متوسطهٔ شهر تهران در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. از این میان سی نفر داوطلب واجد شرایط به‌روش نمونه‌گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس به‌تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش ده جلسهٔ یک‌ساعته آموزش ذهنیت رشد را دریافت کرد؛ درحالی‌که برای گروه گواه هیچ مداخله‌ای در نظر گرفته نشد. ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات در پژوهش حاضر مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان ایشنباخ (ایشنباخ و رسکورلا، ۲۰۰۱) و مقیاس تاب‌آوری کانر-دیویدسون (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳) بود. داده‌های جمع‌آوری‌شده بااستفاده از روش‌ آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری ۰٫۰۵ به‌کمک نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۶ تحلیل شد.
    یافته‌ها: در پس‌آزمون و پیگیری، تفاوت معنا‌داری بین دو گروه آموزش ذهنیت رشد و گواه در متغیر تاب‌آوری و مؤلفه‌های آن وجود داشت (۰٫۰۵>p)؛ در گروه‌ آموزش ذهنیت رشد، تفاوت معناداری بین پس‌آزمون و پیگیری در متغیر تاب‌آوری و مؤلفه‌های آن در نوجوانان دختر با مشکلات رفتاری مشاهده نشد که حاکی از پایداری اثربخشی آموزش تا دورۀ پیگیری بود (۰٫۰۵<p)؛ اما میانگین‌ نمرات متغیر تاب‌آوری و مؤلفه‌‌های آن در پس‌آزمون درمقایسه با پیش‌آزمون افزایش معناداری پیدا کرد (۰٫۰۵>p).
    نتیجه‌‌‌گیری: براساس نتایج مطالعه، برنامهٔ آموزش ذهنیت رشد بر ارتقای تاب‌آوری دختران با مشکلات رفتاری تأثیرگذار است.

                       
    مشاهده چکیده (352) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (31) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    مدل ساختاری رابطهٔ حمایت از خودمختاری و کنترلگری والدین با علائم اختلالات خوردن در نوجوانان ۱۳تا۱۸ سال: نقش میانجی رضایت از نیازهای بنیادین روان‌شناختی
             

    غزال جمشیدی, سینا غلامی, سحر قربان پور, هدیه قربانپور

    چکیده
    زمینه و هدف: اختلالات خوردن، از مشکلات بالینی بسیار مهم در نوجوانان به‌شمار می‌رود که با آسیب‌های روانی و جسمانی درخورتوجهی همراه می‌شود و شیوع آن‌ در دهه‌های اخیر روندی افزایشی داشته است. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل ساختاری رابطهٔ حمایت از خودمختاری و کنترلگری والدین با علائم اختلالات خوردن در نوجوانان ۱۳تا۱۸ سال با میانجیگری رضایت از نیازهای بنیادین روان‌شناختی انجام شد.
    روش‌بررسی: این پژوهش تحلیلی از نوع همبستگی و مبتنی‌بر روش مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دانش‌آموزان مقاطع متوسطهٔ اول و دوم (۱۳تا۱۸ سال) مدارس منطقهٔ پنج تهران تشکیل دادند که در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه‌گیری دردسترس، ۵۶۵ نفر از این دانش‌آموزان انتخاب شدند. سپس به مقیاس حمایت از خودمختاری ادراک‌شدهٔ والدینی (ماجیو و همکاران، ۲۰۱۵) و مقیاس نیازهای بنیادین روان‌شناختی (ریو و سیکینیوس، ۱۹۹۴) و آزمون نگرش به خوردن (گارنر و همکاران، ۱۹۸۲) پاسخ دادند. برای بررسی رابطهٔ بین متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی مدل مفهومی از مدل‌سازی معادلات ساختاری استفاده شد. داده‌ها در سطح معناداری ۰٫۰۱ در نرم‌افزارهای SPSS نسخهٔ ۲۲ و AMOS نسخهٔ ۲۲ تحلیل شدند.
    یافته‌ها: یافته‌ها، برازش مدل مفهومی با داده‌های گردآوری‌شده را نشان داد (۰٫۰۶۳=RMSEA و ۱٫۴۲=X2/DF و ۰٫۹۲=GFI و ۰٫۹۴=IFI و ۰٫۹۳=CFI و ۰٫۸۹=AGFI و ۰٫۷۱=PNFI). اثر غیرمستقیم حمایت از خودمختاری ادراک‌شدهٔ والدینی ازطریق رضایت از نیازهای بنیادین روان‌شناختی بر علائم اختلالات خوردن (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۰۰=β) و اثر غیرمستقیم کنترلگری والدین ازطریق رضایت از نیازهای بنیادین روان‌شناختی بر علائم اختلالات خوردن (۰٫۰۱۲=p، ۰٫۱۷۱-=β) معنادار بود. همچنین اثر مستقیم رضایت از نیازهای بنیادین روانی بر علائم اختلالات خوردن، منفی و معنادار به‌دست آمد (۰٫۰۳۲=p و ۰٫۱۸۹-=β).
    نتیجه‌گیری: به‌طورکلی نتیجه گرفته می‌شود، حمایت از خودمختاری و کنترلگری والدین ازطریق رضایت از نیازهای بنیادین روان‌شناختی بر علائم اختلالات خوردن نوجوانان ۱۳تا۱۸ سال تأثیر دارد.

                       
    مشاهده چکیده (265) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (157) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    تعیین اثربخشی آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر بر کیفیت رابطهٔ والد-فرزندی و سرمایه‌های روان‌شناختی دختران دبیرستانی مقطع دوم
             

    مهری تقوایی بنانژاد, فاطمه علیدوستی, فاطمه شهامت

    چکیده
    زمینه و هدف: توجه به سلامت روان‌شناختی نوجوانان، به‌خصوص نوجوانان دختر می‌تواند به‌عنوان یکی از اهداف اصلی متخصصان سلامت روان باشد. پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر بر کیفیت رابطهٔ والد-فرزندی و سرمایه‌های روان‌شناختی دختران دبیرستانی دوره (مقطع) دوم متوسطه انجام شد.
    روش‌بررسی: روش پژوهش حاضر نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه‌ٔ آماری پژوهش را تمامی دختران دورهٔ دوم متوسطه در شهرستان گلبهار تشکیل دادند. از بین آن‌ها سی نفر داوطلب واجد شرایط به‌طور دردسترس وارد مطالعه شدند و به‌تصادف در گروه‌های آزمایش و گواه (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش‌آزمون و پس‌آزمون، مقیاس رابطهٔ والد-فرزند (فاین و همکاران، ۱۹۸۳) و پرسش‌نامهٔ سرمایهٔ روان‌شناختی (لوتانز و همکاران، ۲۰۰۷) را تکمیل کردند. برنامهٔ آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر روی گروه آزمایش به‌صورت نُه جلسهٔ نوددقیقه‌ای و هر جلسه هفته‌ای یک‌بار اجرا شد؛ اما گروه گواه هیچ برنامهٔ درمانی دریافت نکرد. تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک‌متغیره در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۷ صورت گرفت. سطح معناداری آزمون‌ها ۰٫۰۵ در نظر گرفته شد.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، در متغیرهای رابطهٔ والد-فرزندی (احساسات مثبت، تنفر/گم‌گشتگی نقش، هویت، ارتباطات) و سرمایه‌های روان‌شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب‌آوری، خوش‌بینی)، بین گروه‌های آزمایش و گواه در پس‌آزمون، بعد از حذف اثر پیش‌آزمون، تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱p<). آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر توانست ۹۰درصد احساسات مثبت و ۹۲درصد هویت و ۸۸درصد ارتباطات را افزایش دهد و ۲۶درصد تنفر و گم‌گشتگی نقش را کم کند؛ همچنین آموزش مذکور توانست در مؤلفه‌های سرمایه‌های روان‌شناختی، ۹۶درصد خودکارآمدی، ۹۵درصد امیدواری، ۸۷درصد تاب‌آوری و ۸۵‌درصد خوش‌بینی را افزایش دهد.
    نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش نتیجه گرفته می‌شود، آموزش روان‌شناسی مثبت‌نگر به نوجوانان دختر روش مناسبی برای بهبود ارتباط والد-فرزندی و افزایش سرمایه‌های روان‌شناختی آنان است.

                       
    مشاهده چکیده (485) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (186) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    مقایسهٔ اثربخشی آموزش‌های قبل از ازدواج براساس رویکرد ارتباط هالفورد با رویکرد قبل از ازدواج آدلری بر رفتارهای کنترلگری همسر و تنظیم هیجان بین‌فردی دختران و پسران متقاضی ازدواج
             

    ندا تتری, سیدرضا میرمهدی, فیروزه زنگنه مطلق

    چکیده
    زمینه و هدف: مشارکت در آموزش‌های پیش از ازدواج باعث توانمندسازی زوج‌ها برای حفظ روابطشان می‌شود. پژوهش حاضر باهدف مقایسهٔ اثربخشی آموزش‌های قبل از ازدواج براساس رویکرد ارتباط هالفورد با رویکرد قبل از ازدواج آدلری بر رفتارهای کنترلگری همسر و تنظیم هیجان بین‌فردی دختران و پسران متقاضی ازدواج انجام شد.
    روش‌بررسی: روش پژوهش حاضر، نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون چندگروهی همراه با گروه گواه و پیگیری سه‌ماهه بود. جامعهٔ آماری را دختران و پسران متقاضی ازدواج مراجعه‌کننده به مراکز مشاورهٔ شهرستان دره‌شهر ایلام در شش‌ماههٔ دوم سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. از بین آن‌ها ۴۵ نفر به‌شیوهٔ دردسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده‌ها، مقیاس رفتارهای کنترل‌گرایانه (گراهام-کوان و آرچر، ۲۰۰۵) و پرسش‌نامهٔ تنظیم هیجان بین‌فردی (هافمن و همکاران، ۲۰۱۶) بود. برای گروه‌های آزمایش آموزش‌های قبل از ازدواج براساس رویکرد ارتباط هالفورد و رویکرد آدلری به‌شکل هفتگی اجرا شد. تحلیل داده‌ها بااستفاده از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری ۰٫۰۵ به‌کمک نرم‌افزار SPSSنسخهٔ ۲۳ صورت گرفت.
    یافته‌ها: در پس‌آزمون، اثر آموزش ارتباط زوجی هالفورد، تنها بر تنظیم هیجان بین‌فردی درمقایسه با گروه گواه معنادار بود (۰٫۰۲۰=p)؛ اما بر رفتارهای کنترلگری همسر درمقایسه با گروه گواه تأثیر معناداری نداشت (۰٫۳۴۱=p). در پس‌آزمون، آموزش رویکرد قبل از ازدواج آدلری بر رفتارهای کنترلگری همسر (۰٫۰۰۱>p) و تنظیم هیجان بین‌فردی (۰٫۰۰۱>p) درمقایسه با گروه گواه دارای تأثیر معناداری بود. در پس‌آزمون و پیگیری، نمرات رفتارهای کنترلگری همسر و تنظیم هیجان بین‌فردی در گروه‌های آموزش ارتباط زوجی هالفورد و آموزش پیش از ازدواج با رویکرد آدلر تفاوت معناداری داشت (۰٫۰۵>p).
    نتیجه‌گیری: براساس نتایج، آموزش رویکرد آدلری درمقایسه با آموزش ارتباط زوجی هالفورد بر کاهش رفتارهای کنترلگری همسر و بهبود تنظیم هیجان بین‌فردی دختران و پسران متقاضی ازدواج، اثربخشی بیشتری دارد.

                       
    مشاهده چکیده (195) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (126) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    مقایسهٔ اثربخشی درمان هیجان‌مدار و درمان مبتنی‌بر شفقت بر باور به دنیای عادلانه-ناعادلانه و فشار مراقبتی در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان
             

    فائزه تورانی, حکیمه آقایی, شهناز نوحی, سیدموسی طباطبایی

    چکیده
    زمینه و هدف: با پیشرفت بیماری سرطان، مراقبان بیماران مبتلا به سرطان درمعرض انواع گوناگونی از ناراحتی‌ها قرار می‌گیرند. این پژوهش باهدف مقایسهٔ اثربخشی درمان هیجان‌مدار و درمان مبتنی‌بر شفقت بر باور به دنیای عادلانه-ناعادلانه و فشار مراقبتی در مراقبان بیماران مبتلا به سرطان انجام شد.
    روش‌بررسی: روش تحقیق نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه و دورهٔ پیگیری سه‌ماهه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را مراقبت‌کنندگان از بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان‌های امام‌حسین(ع) و بهار شهرستان شاهرود در سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند. تعداد ۴۵ نفر داوطلب واجد شرایط به‌روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به‌طور تصادفی در سه گروه آزمایش یک (درمان هیجان‌مدار) و آزمایش دو (درمان مبتنی‌بر شفقت) و گواه، قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسش‌نامه‌ٔ باور به دنیای عادلانه-ناعادلانه (ساتون و داگلاس، ۲۰۰۵) و پرسش‌نامه‌ٔ فشار مراقبتی (نواک و گوئست، ۱۹۸۹) بود. تحلیل داده‌ها به‌کمک آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۴، در سطح معناداری ۰٫۰۵ انجام شد.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، اثر زمان، اثر گروه و اثر تعامل زمان و گروه بر متغیرهای باور به دنیای عادلانه-ناعادلانه و فشار مراقبتی معنادار بود (۰٫۰۰۱>p). در متغیرهای باور به دنیای عادلانه-ناعادلانه و فشار مراقبتی، در پیش‌آزمون تفاوت معنادار بین گروه‌های پژوهش وجود نداشت (۰٫۰۵<p)؛ اما در هر سه متغیر، بین گروه‌های درمان هیجان‌مدار و درمان مبتنی‌بر شفقت با گروه گواه در پس‌آزمون تفاوت معناداری دیده شد (۰٫۰۵>p)؛ همچنین در هر سه متغیر، بین گروه‌های درمان هیجان‌مدار و درمان مبتنی‌بر شفقت باتوجه به میانگین نمرات، در پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۵>p).
    نتیجه‌گیری: براساس نتایج پژوهش، درمان هیجان‌مدار درمقایسه با درمان مبتنی‌بر شفقت اثربخش‌تر است؛ درنتیجه درمان هیجان‌مدار می‌تواند در بهبود باور به دنیای عادلانه-ناعادلانه و کاهش فشار مراقبتی در مراقبان بیماران مبتلا به سرطان استفاده شود.

                       
    مشاهده چکیده (267) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (140) تعداد دریافت
              
         

مقالات در دست چاپ

اطلاعات نشریه

  • شماره جاری: 1403، جلد 14، شماره0
  • شاپای چاپی: 2322-2840
  • شاپای الکترونيکی: 2322-2840
  • مدير مسئول: دکتر مسعود کریملو
  • سردبير: دکتر محمد کمالی
  • صاحب امتياز:

اشتراک در خبرنامه

لطفاً نشاني پست الكترونيك خود را برای دريافت اطلاعات و اخبار پايگاه در كادر زير وارد كنيد.

آمار سایت

  • كل کاربران ثبت شده: 3853 کاربر
  • کاربران حاضر در وبگاه: 0 کاربر
  • ميهمانان در حال بازديد: 61 کاربر
  • تمام بازديد‌ها: 19888042 بازدید
  • بازديد 24 ساعت قبل: 5435 بازدید
  • تعداد مقالات دریافت شده: 3214 مقاله
  • تعداد مقالات منتشر شده: 1679 مقاله

بازنشر اطلاعات

استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد می باشد

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات ناتوانی (علمی- پژوهشی) می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Middle Eastern Journal of Disability Studies

Designed & Developed by : Yektaweb