خوش آمدید

مجله مطالعات ناتوانی (علمی-پژوهشی)

Journal of Disability Studies


مدیر مسئول: دکتر مسعود کریملو؛ دانشیار دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران
سردبیر: دکتر محمد کمالی؛ استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران
دبیر اجرایی: مریم موسوی خطاط
مجله مطالعات ناتوانی به شماره استاندارد بین‌‌المللی پی آیند (شاپا) ۲۸۴۰-۲۳۲۲ بوده و به زبان فارسی با چکیده‌های فارسی و انگلیسی مقالات به چاپ می‌رسد. این مجله از سوی کمیسیون نشریات علوم پزشکی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حائز رتبه علمی–پژوهشی شناخته شده، که این رتبه در یک‌صدونهمین (۱۰۹) جلسه کمیسیون نشریات علوم پزشکی کشور مورخ ۹۱/۸/۱۸ به‌تصویب رسیده است.
همچنین شایان ذکر است که این مجله در نمایه‌های ISC، SID، Google Scholar و Magiran و Microsoft Academic نمایه می‌شود.
Main Image

مجله مطالعات ناتوانی

1403، جلد 14، شماره0

شاپای چاپی: 2322-2840

شاپای الکترونيکی: 2322-2840

مدير مسئول: دکتر مسعود کریملو

سردبير: دکتر محمد کمالی

مشاهده ی آخرین شماره

  •      
           
             
             
    بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس خود و نگرانی‌های وسواس‌گونه در دانشجویان
             

    افسانه لک, مسعود جان بزرگی, علیرضا مهدویان, سیدکاظم رسول زاده طباطبایی

    چکیده
    زمینه و هدف: افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری‌عملی باید رفتارهای وسواس‌گونهٔ خود را انجام دهند تا از شر افکارشان خلاص شوند؛ اما این راحتی موقت است. انجام‌ندادن روال وسواسی باعث ناراحتی و اضطراب شدید فرد می‌شود؛ ازاین‌رو شناخت نگرانی‌های وسواس‌گونه ضروری به‌نظر می‌رسد. در این مطالعه هنجاریابی، روایی و پایایی مقیاس خود و نگرانی‌های وسواس‌گونه در دانشجویان بررسی شد.
    روش‌بررسی: این پژوهش به‌لحاظ هدف، از نوع توسعهٔ ابزار و تحقیقی روش‌شناختی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه‌های تهران در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ و تعدادی از بیماران بالینی مراجعه‌کننده به مراکز مشاورهٔ شهر تهران را تشکیل دادند که دارای تشخیص اختلال وسواس-بی‌اختیاری بودند. از بین این افراد، ۳۲۳ نفر به‌روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای مرحله‌ای به‌عنوان آزمودنی‌های پژوهش انتخاب شدند. بررسی پایایی مقیاس خود و نگرانی‌های وسواس‌گونه (گارسیا-سوریانو و همکاران، ۲۰۱۲) ازطریق ارزیابی همسانی درونی و نیز روایی پرسش‌نامه با استفاده از روایی محتوا و روایی صوری انجام گرفت. تحلیل عاملی تأییدی به‌منظور ارزیابی ساختار عاملی (روایی سازه)، روایی هم‌گرا (همبستگی با پرسش‌نامه‌های افسردگی بک و اضطراب بک و باورهای وسواسی) و روایی افتراقی، برای مقایسهٔ میانگین نمرات دو گروه افراد مبتلا به اختلال وسواس-بی‌اختیاری و افراد سالم بررسی شد. تمامی تحلیل‌های آماری در نرم‌افزارهای Amos و SPSS نسخهٔ ۲۵ صورت گرفت.
    یافته‌ها: ساختار عاملی مقیاس خود و نگرانی‌های وسواس‌گونه در نمونهٔ ایرانی رد نشد. شاخص‌های برازش مدل برابر با ۰٫۸۹۱=TLI و ۰٫۹۰۱=CFI و ۰٫۹۴=NFI و ۰٫۹۰۴=IFI و ۰٫۰۵۶=RMSEA، به‌دست آمد. مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسش‌نامه ۰٫۹۴، جمع‌کردن ارزش‌ها یا احتکار ۰٫۸۹، حفظ اصول اخلاقی ۰٫۹۱ و مسئولیت‌پذیری درقبال دیگران ۰٫۸۵ بود. بررسی روایی محتوا با نظر متخصصان روان‌شناسی دربارهٔ گویه‌ها صورت گرفت و دامنهٔ نسبت روایی محتوا (CVR) برای هر سؤال بررسی شد که بین ۰۰٫۸‌تا۱ به‌دست آمد. همچنین ضرایب همبستگی سه بُعد پرسش‌نامه شامل جمع‌کردن ارزش‌ها یا احتکار و حفظ اصول اخلاقی/مذهبی و مسئولیت‌پذیری درقبال دیگران با پرسش‌نامهٔ افسردگی بک به‌ترتیب ۰٫۴۰ و ۰٫۱۱ و ۰٫۱۳، با پرسش‌نامهٔ اضطراب بک به‌ترتیب ۰٫۴۳ و ۰٫۱۴ و ۰٫۱۵، با پرسش‌نامهٔ باورهای وسواسی به‌ترتیب ۰٫۶۷ و ۰٫۵۳ و ۰٫۴۲ بود. برای تعیین روایی افتراقی، مؤلفه‌های ابزار پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس تک‌متغیری سه مؤلفهٔ جمع‌کردن ارزش‌ها یا احتکار و حفظ اصول اخلاقی/مذهبی و مسئولیت‌پذیری درقبال دیگران بین گروه بهنجار (۲۱۲ نفر) و گروه بالینی دارای اختلال وسواس (۱۱۰ نفر) مقایسه شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد، از نظر ترکیب متغیرهای وابسته بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد (۰٫۰۵۲=۲Ƞ و ۰٫۰۵>p و ۵٫۷۸۶=F).
    نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد، این مقیاس، ابزاری تشخیصی مناسب برای شناسایی میزان نگرانی‌های وسواس‌گونهٔ افراد بزرگسال است.

                       
    مشاهده چکیده (611) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (0) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    توسعهٔ مدل آسیب‌پذیری عزت‌نفس و علائم افسردگی با چشم‌انداز زمان، پذیرش و عمل و انعطاف‌‌پذیری روان‌شناختی در زنان مطلقه
             

    آتنا ایزدی, مرضیه ملکی, محمدتقی یازرلو, فاطمه غلامی

    چکیده
    زمینه و هدف: طلاق پدیده‌ای است که می‌تواند در زنان با افسردگی و عزت‌نفس آن‌ها ارتباط یابد. پژوهش حاضر باهدف بررسی توسعهٔ مدل آسیب‌پذیری عزت‌نفس و علائم افسردگی با چشم‌انداز زمان، پذیرش و عمل و انعطاف‌پذیری روان‌شناختی در زنان مطلقه انجام شد.
    روش‌بررسی: پژوهش حاضر، تحلیلی از نوع مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعهٔ آماری را تمامی زنان مطلقهٔ مراجعه‌کننده به مراکز مشاورهٔ شهرستان گنبد در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تشکیل دادند که ۲۰۴ نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامهٔ افسردگی بک-نسخهٔ دوم (بک و همکاران، ۱۹۹۶)، مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ (روزنبرگ، ۱۹۶۵)، پرسش‌نامهٔ چشم‌انداز زمان آیندۀ زیمباردو (زیمباردو و بوید، ۱۹۹۹)، پرسش‌نامهٔ انعطاف‌پذیری شناختی (دنیس و وندروال، ۲۰۱۰) و پرسش‌نامهٔ پذیرش و عمل-نسخۀ دوم (بوند و همکاران، ۲۰۱۱) به‌کار رفت. داده‌ها در نرم‌افزارهای SPSS نسخهٔ ۲۴ و LISREL نسخهٔ ۸٫۵ با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند.
    یافته‌ها: نتایج پژوهش مشخص کرد، اثر مستقیم عزت‌نفس‌ بر افسردگی (۰٫۴۹-=β و ۰٫۰۰۱>p) معنادار بود؛ اثرات غیرمستقیم عزت‌نفس بر افسردگی (۰٫۱۷-=β و  ۰٫۰۲۲=p) عزت‌نفس بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی (۰٫۱۲=β و  ۰٫۰۳۱=p)، عزت‌نفس بر پذیرش و عمل (۰٫۰۳=β و  ۰٫۰۴۷=p)، چشم‌انداز زمان بر افسردگی (۰٫۰۸-=β و  ۰٫۰۳۹=p) و چشم‌انداز زمان بر انعطاف‌پذیری روان‌شناختی (۰٫۰۵=β و  ۰٫۰۴۲=p) معنادار بود. اثر کل عزت‌نفس بر افسردگی (۰٫۶۶-=β و  ۰٫۰۰۱>p) نیز معنادار بود. ازطرفی شاخص‌های نکویی برازش (۰٫۹۶GFI=، ۰٫۹۰AGFI=، ۰٫۹۴CFI=، ۰٫۹۴IFI=، ۰٫۹۴NFI=، ۰٫۹۰NFI=، ۰٫۰۷۹RMSEA=)، برازش مناسب مدل را نشان داد.
    نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌ها نتیجه گرفته می‌شود، عزت‌نفس به‌عنوان عاملی زیربنایی، شاخص مهمی برای آسیب‌پذیری فرد در ابتلا به افسردگی است. پبشنهاد می‌شود، در مداخلات انجام‌شده برای کاهش افسردگی به‌ویژه در زنان مطلقه، عزت‌نفس به‌عنوان عاملی مهم، هدف درمانی قرار ‌گیرد.

                       
    مشاهده چکیده (581) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (38) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    تعیین اثربخشی آموزش حافظهٔ کاری هیجانی بر کنش‌های اجرایی دانش‌آموزان با نارسایی توجه/فزون‌کنشی
             

    لیلا آهاری, اصغر نخستین گلدوست, عذرا غفاری نوران

    چکیده
    زمینه و هدف: نارسایی توجه/فزون‌کنشی اختلال شایع عصبی‌‌رشدی است. به باور بسیاری از پژوهشگران، نارسایی توجه/فزون‌کنشی ناشی‌از نارسایی در کنش‌های اجرایی است؛ ازاین‌رو، پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش حافظهٔ کاری هیجانی بر کنش‌های اجرایی دانش‌آموزان دارای نارسایی توجه/فزون‌کنشی انجام شد.
    روش‌بررسی: روش پژوهش نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ آماری پژوهش را دانش‌آموزان مقطع ابتدایی شهر اردبیل با اختلال نارسایی توجه/فزون‌کنشی در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تشکیل دادند. از بین آن‌ها سی نفر داوطلب واجد شرایط به‌روش نمونه‌گیری دردسترس و پس از کسب معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند. سپس در دو گروه پانزده‌نفرهٔ آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای به‌کاررفته در پژوهش، مقیاس سوانسون، نولان و پلهام-ویرایش چهارم (مقیاس اسنپ) (سوانسون و همکاران، ۲۰۰۱) و مقیاس نقایص کنش‌های اجرایی کودکان و نوجوانان بارکلی (بارکلی، ۲۰۱۲) بود. آموزش حافظهٔ کاری هیجانی با نرم‌افزار طی پانزده جلسهٔ ۳۰تا۴۰دقیقه‌ای تنها برای گروه آزمایش اجرا شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک‌متغیره در سطح معنا‌داری ۰٫۰۵ به‌کمک نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۷ صورت گرفت.
    یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک‌متغیره نشان داد، آموزش حافظهٔ کاری هیجانی در بهبود کنش‌های اجرایی دانش‌آموزان گروه آزمایش با نارسایی توجه/فزون‌کنشی مؤثر بود (۰٫۰۰۲=p). اندازهٔ اثر نشان داد، ۳۰٫۵درصد از تغییرات کنش‌های اجرایی در پس‌آزمون به‌واسطهٔ دریافت آموزش حافظهٔ کاری هیجانی تبیین شد.
    نتیجه‌گیری: براساس نتایج پژوهش، با آموزش حافظهٔ کاری هیجانی، کنش‌های اجرایی در دانش‌آموزان با نارسایی توجه/فزون‌کنشی بهبود می‌یابد؛ لذا پیشنهاد می‌شود پژوهشگران و متخصصان در کنار سایر روش‌های درمانی برای بهبود نقایص کنش‌های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه/فزون‌کنشی، از این برنامهٔ آموزشی نیز به‌عنوان درمان مکمل کمک بگیرند.


                       
    مشاهده چکیده (118) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (32) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    بررسی تأثیر تحریک الکتریکی آندی لوب فرونتال چپ بر روی اضطراب اجتماعی و شدت لکنت بزرگسالان مبتلا به لکنت
             

    سهیلا ایل, زهرا فاضلی, مهدی دهقانیان, سپیده سمسار یزدی, مریم اردانی, فرزاد کاظمیان, آمنه محمدی, زهره علیپور اسماعیلی اناری, محسن سعیدمنش

    چکیده
    زمینه و هدف: لکنت، وقفه‌ای در جریان گفتار است که با انواع خاصی از ناهماهنگی‌ها ازجمله تکرار صداها و هجاها و کلمات تک‌هجا همراه می‌شود و در بیمار اضطراب ایجاد می‌کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تحریک الکتریکی آندی لوب فرونتال چپ بر اضطراب اجتماعی و شدت لکنت بزرگسالان مبتلا به لکنت انجام شد.
    روش‌بررسی: روش این مطالعه، نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. از بین بزرگسالان مبتلا به لکنت مراجعه‌کننده به کلینیک‌های روان‌شناسی و توان‌بخشی شهرستان یزد، سی نفر داوطلب واجد شرایط به‌شکل تصادفی ساده در دامنهٔ سنی ۲۰تا۳۰ سال وارد مطالعه شدند. سپس پانزده نفر در گروه مداخله و پانزده نفر در گروه گواه قرار گرفتند. نمرات متغیر اضطراب اجتماعی به‌وسیلهٔ پرسش‌نامۀ اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، ۲۰۰۰) و متغیر شدت لکنت به‌وسیلهٔ آزمون تعیین شدت لکنت (SSI-3) (فرازی و همکاران، ۱۳۹۲) در دو نوبت زمانی قبل از درمان تحریک الکتریکی و بعد از درمان مقایسه شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۱۷ صورت پذیرفت. سطح معناداری آزمون‌ها ۰٫۰۵ بود.
    یافته‌ها: نتایج مشخص کرد، میانگین نمرات متغیرهای اضطراب اجتماعی و شدت لکنت در بزرگسالان مبتلا به لکنت در گروه مداخله و بعد از دریافت درمان درمقایسه با گروه گواه، به‌طور معناداری کاهش پیدا کرد (۰٫۰۰۱>p). براساس نتایج مربوط به اندازهٔ اثر، ۵۴درصد از تفاوت بین گروه مداخله و گروه گواه در متغیر اضطراب اجتماعی ناشی‌از تحریک الکتریکی مغز بود؛ این میزان برای متغیر شدت لکنت ۵۶‌درصد بود.
    نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد، از تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه‌ای مغز می‌توان به‌عنوان درمانی مکمل برای بهبود اضطراب اجتماعی و شدت لکنت در بزرگسالان مبتلا به لکنت استفاده کرد.

                       
    مشاهده چکیده (522) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (60) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    رابطهٔ اعتیاد به گوشی‌های هوشمند با اختلال تصویر بدنی و اختلال خوردن در دختران نوجوان
             

    محمدرضا رادمرد, علیرضا کاکاوند, عبدالجواد احمدی

    چکیده
    زمینه و هدف: امروزه استفاده از گوشی‌های هوشمند به‌طور چشمگیری در دختران نوجوان افزایش یافته است. کارشناسان معتقد هستند، استفادهٔ افراطی از گوشی‌های هوشمند، می‌تواند باعث اختلال تصویر بدنی و اختلال خوردن در دختران نوجوان شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطهٔ اعتیاد به گوشی‌های هوشمند با اختلال تصویر بدنی و اختلال خوردن در دختران نوجوان انجام شد.
    روش‌بررسی: طرح پژوهش حاضر تحلیلی و از نوع مدل‌های همبستگی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دختران نوجوان منطقهٔ هیجده شهر تهران در دامنهٔ سنی ۱۵تا۱۸ سال در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند و از بین آن‌ها دویست نفر به‌روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به مقیاس اعتیاد به تلفن همراه (کو‌، ۲۰۰۹) و پرسش‌نامهٔ تصویر تن (فیشر، ۱۹۷۰) و پرسش‌نامهٔ نگرش به تغذیه (گارنر و همکاران، ۱۹۸۲) پاسخ دادند. تحلیل داده‌ها با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری ۰٫۰۵ و در نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۶‌‌ صورت ‌گرفت.
    یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد، تحمل محرومیت (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۳۲-=β) و اختلال زندگی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۱۱-=β) و اجبار-اصرار (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۵۴-=β)، اختلال تصویر بدنی را در دختران نوجوان پیش‌بینی کردند؛ همچنین تحمل محرومیت (۰٫۰۵=p، ۰٫۲۲۴=β) و اختلال زندگی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۱۴=β) و اجبار-اصرار (۰٫۰۴=p، ۰٫۲۲۴=β)، اختلال خوردن را در دختران نوجوان پیش‌بینی کردند؛ به‌علاوه ۶۲درصد از واریانس اختلال تصویر بدنی و ۴۴درصد از واریانس اختلال خوردن برمبنای مؤلفه‌های اعتیاد به گوشی‌های هوشمند (تحمل محرومیت، اختلال زندگی، اجبار-اصرار) تبیین ‌شد.
    نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر مشخص کرد، اعتیاد به گوشی‌های هوشمند و مؤلفه‌های آن (تحمل محرومیت، اختلال زندگی، اجبار-اصرار)، پیش‌بینی‌کنندهٔ اختلال تصویر بدنی و اختلال خوردن در دختران نوجوان است.

                       
    مشاهده چکیده (244) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (59) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    بررسی اثربخشی راهبرد داربست‌زنی شناختی بر رضایت و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان با ناتوانی هوشی پسر پایهٔ چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی
             

    رحیم مرادی, بهمن یاسبلاغی شراهی, آرزو بابایی

    چکیده
    زمینه و هدف: در سال‌های اخیر از راهبردهای مختلفی برای تقویت رضایت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان با نیازهای ویژه استفاده شده است. یکی از راهبردهای بسیار تأثیرگذار، روش داربست‌زنی شناختی است؛ ازاین‌رو پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی راهبرد داربست‌زنی شناختی بر رضایت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان با ناتوانی هوشی پسر پایهٔ چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی، انجام شد.
    روش‌بررسی: روش تحقیق، نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعهٔ ‌آماری را تمامی دانش‌آموزان با ناتوانی هوشی پسر پایهٔ چهارم ابتدایی استان لرستان تشکیل دادند. در این پژوهش به‌‌روش نمونه‌گیری هدفمند ۲۴ نفر از دانش‌آموزان داوطلب واجد شرایط مدرسهٔ مهر یک وارد مطالعه شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه دوازده نفر) قرار گرفتند. ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌‌ٔ اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، ۲۰۰۴) و پرسش‌نامهٔ رضایت تحصیلی (لنت و همکاران، ۲۰۰۷) بود. گروه آزمایش به‌مدت نُه جلسه‌ آموزش راهبرد داربست‌زنی شناختی را برای درس علوم تجربی دریافت کرد. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (شاخص‌های مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری) در نرم‌افزار SPSS استفاده شد. سطح معناداری آزمون‌ها ۰٫۰۵ بود.
    یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک‌متغیری نشان داد، آموزش راهبرد داربست‌زنی شناختی در بهبود رضایت تحصیلی (۰٫۰۰۱>p) و اشتیاق تحصیلی (۰٫۰۰۱>p) دانش‌آموزان با ناتوانی هوشی مؤثر بود.
    نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش، راهبرد آموزشی داربست‌زنی شناختی در درس علوم تجربی بر افزایش رضایت تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش‌آموزان با ناتوانی هوشی مؤثر است و می‌توان به‌عنوان روشی جدید توسط معلمان آموزش ویژه در مدارس مخصوص دانش‌آموزان با ناتوانی هوشی به‌کار رود.

                       
    مشاهده چکیده (170) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (175) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    مقایسهٔ حساسیت اضطرابی، روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی در نوجوانان دارای نشانگان وحشت‌‌زدگی و نوجوانان عادی
             

    معصومه کاظم پور, پرویز صباحی

    چکیده
    زمینه و هدف: اختلال وحشت‌‌زدگی از اختلالات اضطرابی مزمن است که در زندگی افراد مشکل ایجاد می‌کند. پژوهش حاضر باهدف مقایسهٔ حساسیت اضطرابی و روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی در نوجوانان دارای نشانگان وحشت‌‌زدگی و نوجوانان عادی صورت گرفت.
    روش‌بررسی: روش پژوهش علّی‌مقایسه‌ای از نوع مقطعی بود. جامعهٔ آماری پژوهش را تمامی دانش‌آموزان دورۀ متوسطه‌ٔ دوم شهرستان بابل در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند. به‌روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای با مراجعه به مدارس، ۴۶۰ پرسش‌نامه تکمیل شد. از بین آن‌ها شصت نوجوان دارای نمرهٔ بیشتر از ۲۰ در پرسش‌نامهٔ نشانه‌های اختلال وحشت‌‌زدگی (دیلون و همکاران، ۱۹۸۷)، به‌عنوان گروه دارای نشانگان وحشت‌‌زدگی و شصت نوجوان دارای نمرات کمتر از ۱۰ در پرسش‌نامهٔ مذکور، به‌عنوان گروه عادی، به‌طور تصادفی برای مقایسه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش‌نامهٔ نشانه‌های اختلال وحشت‌‌زدگی (دیلون و همکاران ۱۹۸۷)، مقیاس تجدیدنظرشدهٔ حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، ۱۹۸۶)، پرسش‌نامهٔ صفات شخصیتیFFI -NEO (کاستا و مک‌کری، ۱۹۹۲) و پرسش‌نامهٔ ترومای دوران کودکی (برنشتاین و همکاران، ۲۰۰۳) بود. داده‌های پژوهش ازطریق آزمون تی مستقل در سطح معناداری ۰٫۰۵ با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخهٔ ۲۱ تحلیل شدند.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، در متغیرهای حساسیت اضطرابی و روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی بین نوجوانان گروه دارای نشانگان وحشت‌زدگی و گروه عادی تفاوت معناداری وجود داشت (۰٫۰۰۱>p).
    نتیجه‌گیری: باتوجه به تفاوت معنادار در متغیرهای حساسیت اضطرابی و روان‌رنجورخویی و ترومای کودکی بین نوجوانان گروه دارای نشانگان وحشت‌زدگی و گروه عادی می‌توان گفت، شناسایی عوامل خطر در پیشگیری و درمان و توان‌بخشی نوجوانان مبتلا به اختلال وحشت‌‌زدگی نقش بسزایی دارد. ازسوی‌دیگر با شناسایی عوامل خطر می‌توان از بروز مشکلات در آینده‌ٔ نوجوان مبتلا جلوگیری کرد.

                       
    مشاهده چکیده (381) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (25) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    مدل‌سازی علّی هویت جنسیتی/ملال جنسیتی براساس صفات اوتیستیک و الکسی‌تایمیا با نقش میانجی افکار خودکشی در دانشجویان
             

    سیده مهسا موسوی, سجاد بشرپور

    چکیده
    زمینه و هدف: شناسایی عوامل مؤثر در مشکلات افراد با اختلال ملال جنسیتی مهم است؛ زیرا اختلال ملال جنسیتی منجربه پیامدهای روان‌شناختی و اجتماعی و میان‌فردی برای آن‌ها می‌شود. پژوهش حاضر باهدف مدل‌سازی علّی هویت جنسیتی/ملال جنسیتی براساس صفات اوتیستیک و الکسی‌تایمیا با نقش میانجی افکار خودکشی انجام شد.
    روش‌بررسی: پژوهش حاضر تحلیلی-همبستگی به‌روش مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعهٔ آماری را تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند. از بین آن‌ها ۲۲۰ نفر واجد شرایط به‌صورت دردسترس انتخاب شدند. آزمودنی‌ها پرسش‌نامهٔ هویت جنسیتی/ملال جنسیتی برای نوجوانان و بزرگسالان (دئوگراسیا و همکاران، ۲۰۰۷)، پرسش‌نامهٔ صفات اوتیستیک (بارون-کوهن و همکاران، ۲۰۰۱)، پرسش‌نامهٔ الکسی‌تایمیا تورنتو (بگبی و همکاران، ۱۹۹۴) و پرسش‌نامهٔ افکار خودکشی بک (بک و همکاران، ۱۹۷۹) را ازطریق شبکه‌های مجازی و به‌صورت پرسش‌نامهٔ اینترنتی تکمیل کردند. داده‌ها در سطح معناداری ۰٫۰۵ با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری در نرم‌افزارهای SPSS نسخهٔ ۲۴ و LISREL نسخهٔ ۸.۸ تحلیل شدند.
    یافته‌ها: نتایج نشان داد، مسیرهای مستقیم بین صفات اوتیستیک (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۳۳=β) و الکسی‌تایمیا (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۷=β) و افکار خودکشی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۷=β) با هویت جنسیتی/ملال جنسیتی معنا‌دار بود؛ همچنین، اثرات غیرمستقیم صفات اوتیستیک (۰٫۰۰۱>p، ۲٫۹۳T-sobel=) و الکسی‌تایمیا (۰٫۰۰۱>p، ۲٫۰۱T-sobel=) ازطریق افکار خودکشی بر هویت جنسیتی/ملال جنسیتی معنا‌دار بود. نتایج مربوط به شاخص‌های نکویی برازش از برازش مطلوب الگوی پژوهش با داده‌های جمع‌آوری‌شده حمایت کرد (۲٫۱۰X2/df=، ۰٫۹۲NFI=، ۰٫۹۳CFI=، ۰٫۸۸GFI=، ۰٫۰۷۱RMSEA=).
    نتیجه‌گیری: باتوجه به نتایج نتیجه گرفته می‌شود، وجود صفات اوتیستیک و الکسی‌تایمیا و افکار خودکشی تأثیر مستقیم روی هویت جنسیتی/ملال جنسیتی دارد و این امر گام مهمی برای شناخت عوامل مؤثر در مشکلات افراد با اختلال ملال جنسیتی است.

                       
    مشاهده چکیده (448) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (39) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    تعیین مدل ساختاری ترس از در حاشیه‌ ماندن در ارتباط با وابستگی جوانان به شبکه‌های مجازی بین کارمندان شرکت پخش مهرگان مشهد: نقش واسطه‌ای فرزندپروری ادراک‌شده
             

    سارا انصاری, شهناز نوحی

    چکیده
    زمینه و هدف: امروزه اینترنت به‌عنوان ابزاری بسیار مهم برای آموزش، سرگرمی، به‌اشتراک گذاشتن اطلاعات و ارتباطات تلقی می‌شود و به بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی انسان تبدیل شده است؛ درحالی‌که استفاده از اینترنت در جنبه‌های مختلف زندگی انسان درحال گسترش است؛ ازاین‌رو درک اینکه افراد چگونه با آن ارتباط برقرار می‌کنند، امری بسیار مهم است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف تعیین مدل ساختاری ترس از در حاشیه ماندن در ارتباط با وابستگی جوانان به شبکه‌های مجازی با نقش واسطه‌ای فرزندپروری ادراک‌شده در شرکت پخش مهرگان مشهد انجام شد.
    روش‌بررسی: روش پژوهش حاضر باتوجه به ماهیت آن از نوع تحلیلی بود که در قالب مدل‌سازی معادلات ساختاری اجرا شد. جامعهٔ آماری پژوهش را کارمندان جوان شرکت بازرگانی و پخش مهرگان مشهد و نیز خانواده‌های آن‌ها دارای معیارهای ورود به مطالعه، در سال۱۴۰۰ تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه‌گیری دردسترس ۲۸۰ نفر به‌عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها، مقیاس اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی مبتنی‌بر موبایل (خواجه‌احمدی و همکاران، ۱۳۹۵) و پرسش‌نامهٔ ادراک شیوهٔ والدین (رابینز، ۱۹۹۴) و مقیاس ترس از در حاشیه ماندن (پرزیبیلسکی و همکاران، ۲۰۱۳) به‌کار رفت. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS نسخهٔ ۲۴ و Amos نسخهٔ ۲۴ و همبستگی پیرسون و تعیین مدل‌سازی معادلات ساختاری صورت گرفت. سطح معناداری همهٔ آزمون‌ها ۰٫۰۵ بود.
    یافته‌ها: بررسی ضرایب مسیر مستقیم بین مسیرهای مختلف نشان داد، ترس از در حاشیه ماندن با سبک فرزندپروری ادراک‌شده (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۲۹=Beta) و سبک فرزندپروری ادراک‌شده با وابستگی به شبکه‌های مجازی (۰٫۰۰۱>p، ۰٫۴۳=Beta) به‌طور معناداری رابطهٔ مستقیم دارد؛ اما بین ترس از در حاشیه ماندن با وابستگی به شبکه‌های مجازی (۰٫۱۶۳=p، ۰٫۱۰=Beta) رابطهٔ مستقیم مشاهده نمی‌شود. شاخص‌های نکویی برازش مدل مفهومی برازش داده‌شده برابر با ۴٫۳=CMIN/df، ۰٫۹۳GFI=، ۰٫۹۷NFI= و ۰٫۰۹۸=RMSEA) به‌دست آمد.
    نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش، به‌نظر می‌رسد سبک فرزندپروری ادراک‌شده واسطه‌گر روابط میان ترس از در حاشیه ماندن و وابستگی به شبکه‌های مجازی است.

                       
    مشاهده چکیده (745) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (17) تعداد دریافت
              
         
         
           
             
             
    اعتبارسنجی ساختار هفت‌مؤلفه‌ای مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری در بین دانش‌آموزان پایه‌های دوم تا پنجم ابتدایی
             

    سارا پازکی, علی اکبر ارجمندنیا, محسن شکوهی یکتا, عباس بازرگان هرندی, علی مقدم زاده

    چکیده

    زمینه و هدف: درزمینهٔ ارزیابی ناتوانی‌های‌ یادگیری، یکی از معدود ابزار‌های تشخیصی-تجویزی، چهارمین ویرایش مقیاس ارزیابی ناتوانی یادگیری (مک‌کارنی و هاوس، ۲۰۱۸) است. پژوهش حاضر باهدف اعتبارسنجی ساختار هفت‌مؤلفه‌ای مقیاس مذکور، در بین دانش‌آموزان پایه‌های دوم تا پنجم ابتدایی انجام‌ شد.

    روش‌بررسی: این پژوهش توصیفی‌‌تحلیلی از نوع توسعهٔ ابزار بود. جامعهٔ آماری را دانش‌آموزان پایه‌های دوم تا پنجم ابتدایی در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند. با رعایت حداقل حجم نمونهٔ لازم و ملاک‌های ورود و خروج، گروه نمونهٔ بهنجار شامل ۲۹۸ دانش‌آموز به‌روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و هدفمند و گروه نمونهٔ بالینی شامل ۲۷ نفر از دانش‌آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری به‌شیوهٔ نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند. برای اعتباریابی، از چهارمین ویرایش مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری (مک‌کارنی و هاوس، ۲۰۱۸) و به‌منظور بررسی اعتبار هم‌زمان از پرسش‌نامهٔ مشکلات یادگیری کلرادو (ویلکات و همکاران، ۲۰۱۱) استفاده‌ شد. برای بررسی اعتبار سازه، تحلیل عاملی تأییدی با تکنیک تلفیق گویه در گروه بهنجار با استفاده از AMOS نسخهٔ ۲۶، انجام گرفت. بررسی همسانی درونی به‌روش آلفای کرونباخ، ثبات زمانی به‌روش پایایی بازآزمایی با فاصلهٔ زمانی چهار هفته در گروه نمونهٔ بالینی و ازطریق محاسبهٔ ضریب همبستگی درون‌طبقه‌ای و اعتبار هم‌زمان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در گروه نمونهٔ بالینی انجام شد. اعتبار تفکیکی ازطریق آزمون تی مستقل بین دو گروه همتا از نظر جنسیت و پایهٔ تحصیلی و محل سکونت، شامل ۲۷ نفر از هر گروه نمونهٔ بهنجار و گروه نمونهٔ بالینی با استفاده از SPSS نسخهٔ ۲۶ بررسی‌‍ شد. سطح معناداری آزمون‌های آماری ۰٫۰۵ بود.

    یافته‌ها: در تحلیل عامل تأییدی شاخص‌های برازندگی شامل ۳٫۸۸۳=CMIN/df، ۰٫۹۶۳=CFI، ۰٫۷۷۰=PCFI، ۰٫۷۶۱=PNFI و ۰٫۹۶۳=IFI، از برازندگی ساختار هفت‌مؤلفه‌ای مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری با داده‌ها حمایت‌ کرد. در بررسی اعتبار تفکیکی، بین نمرهٔ کل مقیاس مذکور در دو گروه بهنجار و بالینی تفاوت معنادار وجود داشت (۰٫۰۰۱>p). مقدار آلفای کرونباخ برای کل مقیاس ۰٫۹۴ و برای هریک از مؤلفه‌ها بیش‌ از ۰٫۷۰ و ضرایب همبستگی درون‌طبقه‌ای برای هریک از مؤلفه‌ها از ۰٫۸۹۱تا۰٫۹۷۰ بود (۰٫۰۰۱>p). بین نمرات این مقیاس و پرسش‌نامهٔ مشکلات یادگیری کلرادو، رابطهٔ مثبت و معنادار به‌دست‌ آمد (۰٫۰۵>p).

    نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های پژوهش می‌توان از مقیاس تشخیصی-تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری با ساختار هفت‌مؤلفه‌ای، به‌عنوان ابزاری با اعتبار و پایایی مناسب برای ارزیابی ناتوانی یادگیری در دانش‌آموزان پایه‌های دوم تا پنجم ابتدایی، استفاده‌ کرد.

                       
    مشاهده چکیده (804) تعداد مشاهده
    دریافت فایل (46) تعداد دریافت
              
         

مقالات در دست چاپ

اطلاعات نشریه

  • شماره جاری: 1403، جلد 14، شماره0
  • شاپای چاپی: 2322-2840
  • شاپای الکترونيکی: 2322-2840
  • مدير مسئول: دکتر مسعود کریملو
  • سردبير: دکتر محمد کمالی
  • صاحب امتياز:

اشتراک در خبرنامه

لطفاً نشاني پست الكترونيك خود را برای دريافت اطلاعات و اخبار پايگاه در كادر زير وارد كنيد.

آمار سایت

  • كل کاربران ثبت شده: 3752 کاربر
  • کاربران حاضر در وبگاه: 1 کاربر
  • ميهمانان در حال بازديد: 67 کاربر
  • تمام بازديد‌ها: 19217669 بازدید
  • بازديد 24 ساعت قبل: 3371 بازدید
  • تعداد مقالات دریافت شده: 3141 مقاله
  • تعداد مقالات منتشر شده: 1609 مقاله

بازنشر اطلاعات

استفاده از مطالب ارایه شده در این پایگاه با ذکر منبع آزاد می باشد

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله مطالعات ناتوانی (علمی- پژوهشی) می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Middle Eastern Journal of Disability Studies

Designed & Developed by : Yektaweb